در اولین کارگاه جنگوگرلز تهران که اوایل شهریور ۹۸ برگزار شده، این افتخار نصیب من شد که به عنوان مربی درش حضور داشته باشم.
به نظرم از چند جهت این رویداد، متفاوت و شاید کمنظیر بود و تجربه فوقالعاده انرژیبخشی برای من به یادگار گذاشت که داخل این پست میخوام کمی در موردش صحبت کنم.
علت اینکه به نظرم اومد این رویداد کمنظیر بود، چند موضوع به نظر ساده است، اول اینکه جامعه هدف جنگوگرلز طبق چیزی که خود بنیاد جنگوگرلز مشخص کرده کسانی هستند که از نظر دانش و مهارت فنی کارآموزهای تازهکار محسوب میشوند، و موضوع دوم قدمت نداشتن این رویداد در ایران بود، که هر دوی این موضوعات باعث میشند که برگزاری چنین رویدادی بیاندازه سخت بشه و احتمال شکستش رو افزایش بده.
اما نه تنها رویداد مشکلی برنخورد بلکه با کیفیتی باورنکردنی هم برگزار شد.
شاید براتون سوال پیش بیاد که چرا تازهکار بودن مخاطبین جنگوگرلز، باعث سختتر شدن برگزاری و افزایش احتمال شکستش میشد، برای اینکه متوجه جواب این سوال بشید کافیه که از نگاه اسپانسرها به چنین رویدادی نگاه کنید.
شرکتهای خارج از حوزه IT معمولا چون شناختی روی چنین رویدادهایی ندارند، علاقهای برای اسپانسر شدن ندارند و شرکتهای حوزه IT هم معمولا هدفشون از اسپانسر شدن، تبلیغات خدمات و محصولاتشونه و یا جذب نیرو، اما مسئله اینه که چون شرکتکنندهها تازهکار هستند، احتمال جذب نیرو از بینشون خیلی کمه و ضمنا اکثر خدمات و محصولات حوزه IT شاید خیلی به کار جامعه هدف نیاد و این کار پیدا کردن اسپانسر رو خیلی سخت میکنه.
کارگاههای این چنینی معمولا جامعه هدفشون یکپارچگی خاصی داره، مثلا اگر یک رویدادی باشه که یه کارگاه یک روزه آشنایی با داکر باشه، تمام کسایی که شرکت میکنند احتمالا متخصصین نرمافزار هستند، اما توی این رویداد طیف وسیعی از افراد شرکت کرده بودند از سنین و پیشزمینههای مختلف که همین موضوع جمع جالبی رو ایجاد کرده بود.
اگر بخوام یه توصیف کوتاه بکنم از این تجربه، باید بگم که : «اشتیاق غیرقابل توصیف شرکتکنندهها»
وقتی گاهی برای رفع خستگی کمرم بلند میشدم و بین میزها قدم میزدم و صحبتهای شرکتکنندهها با مربیهاشون و حالات چهرهشون رو میدیدم سیل انرژی و هیجان بود که به سمتم سرازیر میشد، افراد تازهوارد به حوزه نرمافزار اما با کلی امید و انرژی، حدود ۹-۱۰ ساعت با شور و ذوق کار میکردند و سوال میپرسیدند.
مدتها بود چنین جوی رو تجربه نکرده بودم، این همه اشتیاق متراکم توی دو تا اتاق
و گذشته از اشتیاق شرکتکنندهها، تجربه لذت بخش تدریس هم بود، تصور کنید نزدیک به ۱۰ ساعت یک نفر با تمام توجه و ذوق به توضیحاتتون گوش کنه، و مدام بیشتر و بیشتر ازتون بپرسه، واقعا لذتهای کمی هستند که با چنین تجربهای برابری کنند.
امیدوارم جامعه IT ما در آینده بیشتر از این رویدادها حمایت کنه، حمایت از این چنین رویدادهایی هزینه ناچیزی داره برای شرکتها اما زیاد شدن چنین رویدادهایی که جامعه هدفشون تازهکارها هستند بعد از چند ماه تاثیرش رو روی نیروی کار میگذاره و استمرار در برگزاریشون در تکنولوژیها و زمینههای مختلف باعث رشد کل جامعه میشه.