قرآن کتابی است که از پروردگارمان به ما رسیده است. خطابی است از سوی خدا به سوی انسان. تک تک آیات این کتاب را خدا برای انسان نازل کرده است و برای حیات دنیوی و اخروی مسیر روشنی را مشخص کرده است.
گاهی اوقات روزمرگی باعث میشود این مهم را فراموش کنیم. اگر روزی از یک عالم بزرگ یا یک دانشمند فرهیخته و یا رهبری انقلاب اسلامی و یا بالاتر امام زمان و عصر خود نامه ای دریافت کنیم، قطعا این نامه را بسیار پر اهمیت میدانیم ولی اگر همین شخص مهم، هر روز این کار را تکرار کند و ما هم دچار غفلت شویم این نامه کم کم اهمیت خود را در چشم ما از دست میدهد. یقینا این از نقایص ماست که فقط چیز های نایاب را دوست داریم و همان چیز نایاب اگر فراوان شود، اهمیتش را از دست میدهد این یعنی ما به حقیقت و واقعیت یک چیز دقت نداریم بلکه نگاهی انتزاعی به اطرافمان داریم.
حال خداوند متعال کتابی برای ما انسان ها نازل کرده است. خدایی که صنعش اتقان دارد و مثل ما انسان ها نیست که چیزی را خلق کنیم و بار ها خلق کنیم و بار ها اصلاح کنیم و هنوز با بی عیب بودن فرسنگ ها فاصله داشته باشد، او خدایی است که اگر چیزی را خلق کرد، دیگر نقصی در آن از ناحیه خالقیت وجود ندارد. این خداست که قرآن را نازل کرده.
همین خدا در عین حال نمی تواند متصف به کذب شود. خدا صادق است و هیچ دروغی بر او روا نیست و منزه است از هر صفت ناپسندیده و به اصطلاح خدا جامع تمامی صفات جلالی است. همین خدا قرآن را با صفات بی نظیری توصیف کرده است. این کتاب را تبیان کل شیء معرفی کرده است یعنی بیان کننده هر چیزی است. این قرآن کتابی است که برای مومنین شفاء و رحمت است و در عین همین شفاء و رحمت، برای بدکاران حاصلی جز خسارت ندارد.
با تمام این تفاصیل قرآن کتابی است که کاملا ارزشمند است. حال این کتاب نزد ماست. تا بدین جا مقدمهی اول ما تکمیل شد و آن اهمیت این کتاب بود. حال چیزی که مسلم است این که باید از این کتاب ارزشمند بالاترین استفاده را کرد و کاستی در بهره از آن خسارتی غیر قابل جبران است. این هم از مقدمهی دوم ما که باید از قرآن استفاده کرد. حال باید سراغ مقدمهی سوم برویم و آن لزوم حفظ قرآن است برای استفاده از قرآن. چرا باید برای استفاده از قرآن لزوما آن را حفظ کرد؟ چیزی که در معارف ما وجود دارد، لزوم انس با قرآن است.
امیرالمؤمنین (علیه السّلام) میفرماید: ظاهِرُهُ اَنیقٌ وَ باطِنُهُ عَمیق؛(نهج البلاغه، خطبهی 18) «اَنیق» یعنی آن زیبایی شگفتآور، آن زیباییای که وقتی انسان در مقابل آن قرار میگیرد، به حیرت میافتد؛ زیبایی در قرآن این جوری است. البتّه ما فارسزبانها یعنی غیر عربزبانها و خیلی از عربزبانها این توفیق را ندارند که این زیبایی را درک کنند؛ [ولی] با اُنس زیاد با قرآن میشود درک کرد. وقتی انسان با قرآن اُنس بگیرد، زیاد تلاوت کند، زیاد بشنود، آن وقت میفهمد که غیر از جنبهی معنوی، این زبان، این جملات، چقدر شیوا است، چقدر زیبا است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی؛ 16 اردیبهشت 1398
این انس چگونه شکل میگیرد؟ در واقع باید گفت بهترین راه برای انس با قرآن، حفظ قرآن کریم است. حافظ قرآنی که هر روز ده ها صفحه از قرآن کریم را مرور میکند مسلما از شخصی که حافظ نیست و به زحمت روزی چند صفحه قرآن میخواند قطعا جلو تر است. تسلط بر آیات قرآن کریم میتواند انس با قرآن را زیاد کند و این مهم را راحت تر کنند. همچنین حفظ و تکرار آیات قرآن میتواند به تدبر در قرآن و عمل به فرامین آن به خوبی کمک کند.
حفظ و تكرار و انس با آیات كریمهی قرآن و پیدرپی آیات الهی را مورد توجه قرار دادن، موجب میشود كه انسان بتواند در قرآن تدبر كند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی؛ 19 تیر 1392
همچنین نقل است از علامه جوادی آملی(حفظه الله) که کسانی که حافظ قرآن هستند در دروس تفسیر از دیگران 10 سال جلوتر هستند. و این کلام و تمامی صحبت های از این قبیل همه و همه از ثمرات انس با قرآن به ویژه حفظ و تکرار آیات الهی است.