گفته بودم ماه زادهام؛ کاش کسی گمان نبرد که فقط چون ماه منبع عظیم فروغ و جلال است آن را به خود نسبت میدهم! ماه را بیشائبه از هر عالم و آدم بیشتر دوست دارم.
حتی خدا هم نیست! چراکه خدا در من است. باشد، پس من و خدا ماه را بیشتر از هر مخلوقی دوست داریم!
آن کس که ماه را فقط شبها در آسمان میبیند دلش آنچنان مانوس با ماه نشده که جای خورشید هم ماه را دریابد. اگر ماه پرست باشی معترف خواهی شد که خورشید هم حس ماه را می دهد ...
اگر ماه خاص نبود، زمین یک قمر نداشت. درست است که ماه نور خود را از تبلور خورشید میگیرد، اما کدام خورشید است که بدون تابش نورش به ماه دوام آورده باشد؟!
حتی خورشید هم بهخاطر ماه زنده است!
میبینی بجز ماه دل از عالم و آدم کندم.
ماه باوفاتر از تمام آدمهایی است که ملاقات کردهام.
ماه ماه است مگر ماه تر از ماه هم هست؟!
شاید خدا هنگام آفرینش ماه با خودش گفته بگذار برای آنان که حرف دلشان بسیار است و از کمی یار و یاور معذورند، همدلی بیافرینم!
چه شبها که تا سحر تا خود صبح، با ماه سخن گفتم؛ گاه پساز شنیدن حرفهایم ماه دلش میگرفت و مردم ماهگرفتگی را تجربه میکردند!
و گاه نور دیدگانش چند برابر میشد و مردم بساط ضیافت و سرور زیر نور ماه را پهن میکردهاند!
شبهایی که ماه میداند به سنگینی آه، حرف دارم برای ایمن کردن خاطرم ستارهها را خاموش میکند.
ای ماه پرنور ستارهها را خاموش کن؛ چقدر حرف دارم برای نگفتن ...
مردم سادهلوح خیال میکنند که هوا آلودهاست و غبار و گرد و غبار مانع دیدن اجرام و ستارگان شدهاست دریغ و افسوس از سادهلوحی دیرینه این مردمان.
ماه از راه رسید روی راه پله نشست ...
به عاشقان ماه سلنوفیل SELENOPHILE میگویند؛ اگر از ما هستی، سلام :)