محجوبیان-mahjoobian
محجوبیان-mahjoobian
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

روزهایی هستند که در هم شکسته میشویم.


روزهایی هستند که در هم شکسته میشویم،شبهایی که گریه میکنیم،هفته هایی که میگذرند بدون انکه لبخند بزنیم،گاهی فکر میکنیم به اندازه کافی خوب نیستیم،گاهی انقد اضطراب داریم که دوست نداریم از خانه خارج شویم،گاهی انقد بی حوصله هستیم که مایل نیستیم از رختخواب بیرون بیاییم،سالها در ترس، ناامیدی،خشم زندگی کردیم،زندگی در حال گذر بوده و ما خیلی زمان ها کنترل افکار، احساسات و هیجاناتمان را نداشتیم،و این لحظه فقط یک سوال در ذهنمان مطرح شده است چرا؟!!!!

چرا نمیتوانم خیلی چیزها را مدیریت کنم؟!

چرا نمیتوانم به رنج های درونی ام پایان بدهم؟!

هر شب به این امید میخوابم که فردا تمام خاطرات بد من پاک شده باشد.

ارزو دارم فردا که بیدار شوم ببینم همه جای زندگی من سرجای درستش قرار دارد.جایی که دیگر نگران و درگیر نباشم،دیگر هر لحظه تو گوشم صدایی نگوید  زندگی سخت است.

گاهی هر راهی که هر کسی پیشنهاد می کند را امتحان می کنیم،سرخود را گرم میکنیم،با دوستان بیرون میرویم،سفر میرویم و صحبتهای همه را میشنویم،درست میشود،به زمان نیاز داری،ارام باش،امتحان است و...

اما گویا هیچ چیز فایده ندارد،فردا که بلند شویم باز زندگی همان است و ما نیز همان.

و شاید حتی بدتر و افسرده تر و غمگین تر شده ایم،

دیگر شبها هم نمیتوانیم بخوابیم.

چگونه کسانی در این دنیای سخت و خشن زندگی میکنند اما مانند من افسرده و مضطرب و هراسان و سردر گم با کلی افکار منفی نیستند؟!

منبع و منشاء همه اینها کجاست؟!!

ادامه مطلب در سایت انجمن بین المللی دراما تراپی ایران قسمت یادداشت.

http://dtci.asia


روانشناس و دراماتراپیست
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید