محجوبیان-mahjoobian
محجوبیان-mahjoobian
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

پازل


به عنوان زنگ تفریح داشتم پازل خودم را درست میکردم، اولش یه سرگرمی بود،اما عمیق تر که شدم با هر عضو حس،میکردم خیلی جاها تک تک اعضای من فرو ریختند، خیلی جاها حس کردم منی وجود،ندارد،روانشناسی و تغییر و ایجاد و...تا جایی تاثیر دارد

حس کردم  از یه جایی به بعد همه چیز دست اگاهی برتر،ناخوداگاه و یا هر چه اسم اش را میگذاریم،هست.

و چه بسیار زمان ها که عاجزانه خواستم تقدیر خودم یا دیگری را تغییر بدهم عجزی اصیل را احساس کردم که منیتی نمیذاشت و اما در میان امواج پر تلاطم زندگی انتخاب کردم شاد باشم.

و زندگی را مانند  بازیگری  در نمایش فقیر  که صحنه آن خالی است و سعی میکند  خودش دارایی نمایش اش باشد و تمامیت خود  را  روی صحنه می اورد تا نمایشی قابل دیدن اجرا کنند ،بازی کنم.


ادامه را در سایت انجمن بین المللی دراما تراپی(نمایش درمانی) ایران در قسمت دلنوشته مطالعه کنید.دوستان عزیز.

http://dtci.asia/%D8%AF%D9%84%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%87-%DB%8C%DA%A9-%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%A7%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D8%B3%D8%AA-

روانشناس و دراماتراپیست
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید