صاد در حال شعر حفظ کردن برای مدرسهشه و منم باید ازش بپرسم. باز باران با ترانه رو بلند بلند میخونه و دور اتاق میچرخه. پیش خودم فکر میکنم چقدر همیشه عاشق کتاب ادبیات مدرسه بودم. و اگه یه خوبی داشت مدرسه اونم شعر حفظ کردنای زوری بود. یاد حذفیات جدید کتاب ادبیات دبیرستان میافتم که تقریبا دیگه شاعر و نویسندهی بدرد بخوری نمونده و نمیدونم صاد قراره در اینده چه شعرهایی رو حفظ کنه و راستش دلم براش میسوزه...