ویرگول گفته خاطرات یلدا رو بنویسیم. برای من یلدای امسال با سیلی صورت رو سرخ نگه داشتنه. با چندتا انار و یک هندوانهی کوچیک که اخرین لحظه فهمیدیم میتونیم بخریم سفره چیدنه. با جای خالی پدری که نیست و برادری که کیلومترها دورتر در آن سر دنیا منتظر عکسهای شاد ما با سفرهی یلداست که مطمئن شود حالمان خوب است و لبخند میزنیم اما آنچه که خارج از عکس اتفاق میافتد.. رو بگذریم به حافظ گوش دهیم:
مقیم بر سر راهش نشستهام چون گرد
بدان هوس که بدین رهگذار بازآید
دلی که با سر زلفین او قراری داد
گمان مبر که بدان دل قرار بازآید
چه جورها که کشیدند بلبلان از دی
به بوی آن که دگر نوبهار بازآید.
که دگر نوبهار بازآید
که دگر نوبهار باز آید
.
.