برای مدت دو هفته کاربران وبسایت و شنوندگان رادیو دویچه وله میتوانستند پرسشهای خود از هنرمند ایرانی، شیرین نشاط را مطرح کنند. نشاط در مصاحبه با دویچه وله به شماری از پرسشهای رسیده پاسخ داده است.
پرسشها در مجموع سه نوع بودند: پرسش در مورد کارهای هنری شیرین نشاط، بویژه فیلم سینمایی "زنان بدون مردان"؛ پرسش در بارهی هنر و سیاست، و پرسشهایی در بارهی زندگی شخصی نشاط.
کارهای هنری شیرین نشاط، بهویژه فیلم سینمایی "زنان بدون مردان" باعث شدهاند که برخی از ایرانیان داخل و خارج کشور این پرسش را مطرح کنند که آیا نشاط ریشهی معضلات اجتماعی و مشکلات سیاسی ایران را در دین میبیند؟
وی در پاسخ به این پرسش میگوید:
«مسائلی که زنان در این فیلم با آن روبرو هستند، فقط مذهبی نیستند بلکه مسائل سنتی هستند (...) من در این فیلم میخواستم نشان بدهم که آن زمان انواع و اقسام آدمها در ایران بودند، یکی خیلی غربزده بود، یکی مسلمان بود، یکی فاحشه بود. با الان فرق میکرد که همه با زور باید مذهبی باشیم. من اصولا خودم را مسلمان به حساب میآورم. البته آدمی نیستم که مؤمن باشم و هر روز نماز بخوانم، ولی اصلا علاقهای ندارم که کسی به اسلام بیاحترامی بکند. من فکر میکنم که ایمان، به هر چه که آدم ایمان دارد، یک انتخاب شخصی است و دیگران باید به انتخاب آن شخص احترام بگذارند.»
آمریکایی یا ایرانی؟
شیرین نشاط در سال ۱۳۵۸ (۱۹۷۹) برای تحصیل در رشتهی هنر به ایالات متحدهی آمریکا رفت. او پس از ۱۱ سال تحصیل و اقامت در آمریکا، در سال ۱۹۹۰به ایران سفر کرد و دوباره به آمریکا بازگشت. نشاط تا سال ۱۹۹۶ به ایران سفر میکرد، اما از آن زمان تا کنون دیگر به زادگاه خود قدم نگذاشته است.
شیوهی زندگی و کار شیرین نشاط بیانگر وابستگی شدید وی به دو فرهنگ ایرانی و غربی است. بسیاری از ایرانیانی که با کارهای وی آشنا هستند، معتقدند که این "دوگانگی" را میتوان در کارهای او نیز مشاهده کرد. او در پاسخ به این پرسش که بیشتر تحت تاثیر کدام فرهنگ است،
صحنهای از فیلم "زنان بدون مردان"
میگوید:
«من بیشتر عمرم را درخارج زندگی کردهام. ولی ایرانی را میتوان از ایران درآورد اما ایران را نمیتوان از ایرانی درآورد. خوشبختانه با تمام سالهایی که گذشته هنوز از نظر احساسات و مسائل روزمره خیلی ایرانی هستم و لی از یک طرف هم چون سالهاست که اینجا بودهام، غربی هستم، از نظر طرز فکرم، از نظر لباس پوشیدن ... و این را در کارم هم میتوان دید. مثلا این فیلم "زنان بدون مردان" از یک طرف داستان خانم پارسی پور است، که مثل یک شعر ایرانی است، از طرف دیگر برمیگردد به "کانسپشوال آرت" دنیای غرب و تمام تحصیلاتی که من در آمریکا کردهام و ربطی به ایران ندارد. طبیعتا هر ایرانی که به اجبار در تبعید زندگی میکند، کارش هم تقسیمشدن بین دو دنیا را نشان میدهد.»
هنر در ایران
شیرین نشاط وضعیت هنر در ایران را چگونه میبیند؟ و آیا با هنر و هنرمند ایرانی رابطه دارد؟
او میگوید:
«خیلی زیاد. به خاطر اینکه اکثر وقتها ما هنرمندها در جاهای مختلف در نمایشگاهها با هم هستیم. این باعث میشود که در کشورهای مختلف، در دوبی، ابوظبی، پاریس، لندن، نیویورک با هم آشنا بشویم. و از طرفی هم در فستیوالهایی که رفتهایم با اکثر فیلمسازانی که شما میشناسید برخورد کردیم، دوست شدیم و رابطهمان ادامه پیدا کرده.
من با علاقهی خیلی زیاد کارهای همه هنرمندان ایرانی را دنبال میکنم، چه فیلمساز و چه "ویژوآل آرتیست".
جالبه که یک مدتی فقط سینمای ایران سریع جلو میرفت و خیلی موفق بود در فستیوالهای خارج. در ۱۰ تا ۸ سال گذشته یک سری هنرمندان تصویری یا "ویژوال آرتیست" از ایران موفق شدند و کارهایی کردند که درسطح بینالمللی مطرح شدهاند و این یک پدیدهی جالب و عجیبی است.
من فکر میکنم که سینمای ایران دارد دوباره خودش را میسازد چون یک مقداری تکراری شده بود. امیدوارم که در چند سال آینده کارهای جدیدی از آنها ببینیم. برای من شخصا فیلمهای ایرانی یک خرده خستهکننده شده بود.
فیلمسازانی هم که در خارج از ایران زندگی میکنند، دارند کارهای جدید و جالبی میکنند.»
هنر، سیاست، جنبش زنان
شیرین نشاط معتقد است که هنر را نباید قربانی مقاصد سیاسی کرد. اما او بهخوبی آگاه است که یک هنرمند نمیتواند نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی، به ویژه نسبت به اتفاقات سیاسی در زادگاهش بیاعتنا باشد. به همین دلیل هم وی، به گفتهی خودش، در پشتیبانی از «جنبش دموکراتیک و آزادیخواهانه»ی کشورش، بهویژه در یک سال گذشته، تلاش زیادی کرده است.
نشاط در این رابطه تاکید میکند که اگر هنرمندان خارج کشور بیتفاوتی از خود نشان دهند، «مردم از ما مأیوس میشوند».
در کارهای شیرین نشاط رابطهی زنان و مردان ایرانی با یکدیگر صمیمی نیست. چنین به نظر میرسد که آنها نه باهم، بلکه در
نشاط به هنگام دریافت جایزه شیر نقرهای جشنواره سینمایی ونیز در سال ۲۰۰۹ به خاطر ساختن فیلم "زنان بدون مردان"
کنار هم زندگی میکنند. فضایی را که زنان سیاهپوش در کنار مردان سفیدپوش ایجاد میکنند، غمانگیز است. اما از طرفی هم میتوان مشاهده کرد که "سیاه" بر پسزمینهی "سفید" جلوهی پررنگتری دارد.
خود او در مورد زنان و فعالیت اجتماعی و سیاسی آنان میگوید:
«برای من همیشه جنبش زنان در دورههای مختلف تاریخ ایران فوقالعاده جالب بوده و همیشه فعال بودهاند ولی زیاد راجع به آن صحبت نشده. مثلا در فیلم "زنان بدون مردان" میبینیم که در سال ۱۳۳۲ زنها چقدر وارد حرکات سیاسی شده بودند، و ما این را از واقعیت گرفتهایم. بعدا در انقلاب اسلامی و در تابستان گذشته دیدیم که چقدر زنها فعالند.
به نظر من یک تفاوتی هست بین فعالیت سیاسی زنها و فعالیت سیاسی مردها. من فکر میکنم که زنها احساساتی با مسائل سیاسی روبرو میشوند که خیلی مثبت است. مثلا زنها خشونت را دوست ندارند و نمیتوانند تحمل کنند. مردها هم دوست ندارند ولی تحملش میکنند.
خیلی برای من جالب بود که در تابستان گذشته هر بار که پاسداری گرفتار بچهها میشد، این زنها بودند که میرفتند و از آنها حمایت میکردند. و اتفاقا همین هم در فیلم ("زنان بدون مردان") دیده میشود که مثلا مونس یک سربازی را که دارد میمیرد، بغل میکند و زار زار گریه میکند. من فکر میکنم که حضور زنها در فعالیت سیاسی لازم است برای اینکه به یک حالتی، خشونت را کمتر میکنند. این عقیدهی شخصی من ا ست.»
فعالیتهای هنری آتی شیرین نشاط
علاقهمندان به کارهای شیرین نشاط مایلند بدانند که مسیر فعالیت هنری وی در آینده چگونه خواهد بود؟ او که کار خود را با عکاسی آغاز کرده و با ویدئو ادامه داده و از سال ۲۰۰۹ با فیلم "زنان بدون مردان" به جرگهی سینماگران پیوسته است، میگوید:
«من دوست دارم که هر دو راه را ادامه بدهم. البته به نظر من میتوان در کار سینمایی عکاسی و نقاشی هم کرد. دو هفته پیش یک سری عکسهای جدید گرفتهام که برمیگردند به عکسهای سیاه و سفید سابقم مثل "زنان خدا" که میتوانم روی آنها بنویسم و ربطی هم به داستانگویی ندارد، فقط عکس هستند. و از طرف دیگر هم کتاب جدیدی پیدا کردهام از کشور آلبانی، از آقایی به نام اسماعیل کاداره. سبک نوشتن ایشان شبیه سبک شهرنوش پارسی پور است ولی در ضمن خیلی سیاسی و یک مقدار هم خندهدار است.
من این قرارداد را بستهام و به محض اینکه از کار فیلم "زنان بدون مردان" بتوانم "فارغالتحصیل" بشوم، بلافاصله دوست دارم که کار روی آن را شروع کنم.»
فرهاد پایار
تحریریه: فرید وحیدی