•トーガ ヒミコ•
•トーガ ヒミコ•
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

اولین بوسه2

میدرویا:تو خونتون بودید و داستید غدای مورده

علاقه ی میدروریا رو برای سالگرد اشنایتون درست

میگردید که وقتی میاد خونه سوپرایزش

کنید،رفتید میز رو چیدیدو شمع روشن کردید و

منتظر موندید که دکو از بیرون بیاد و بعد از چند

دقیقه دکو با یه عروسکه گنده وارد خونه و

اسمتونو صدا زد امد تو اتاقتون و بقلتون کرد و

گفت سالگرد اشنایمون مبارک ــــــــ چان شما هم با

دکو به اشپز خانه رفتید و دکو با دیدن میز شام

خیلی خوشحال شد و شمارو بوسید

-----------------------------------

گوجو:از ی معموریت سخت برگشته بود خونه و

حسابی خسته بود شما هم رفتید پیشه گوجو

و بغلش کردی و گفتی:به خونه خوش امدی چشم

خوشگل من گوجو هم بغلتون کرد و گفت:ــــــ چان

میدونستیوقتی بغلت میکنم تمام خستگی هام

از بین میره و قبل ازین که چیزی بگین لباتونو با

عشق بوسید و گفت شبیه توت فرنگی شدی

---------------------------

خوب اینم از این اگه خواستین بگین 3 شم براتون درست کنم

♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید