•トーガ ヒミコ•
•トーガ ヒミコ•
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

اگه لخت ببینتون

خوببببببببب بد از صد سال سلام گومن نبودم نت نداشتم و کرونا گرغتم عرررر

خوب عکس بالا شمایید موضوع اگه لخت

باشید وببیننتون

کراکترا:باکوگو-دازای-گوجو

بقیه کاراکترا برای پارت بعد

خب بریم شروعع کنیم

________________♡______________

باکوگو:شما از حموم امده بودید و داشتید بدون

لباس موهاتونو شونه میزدید که باکوگو از بیرون امد و میخاست بره اتاق شما تا گوشیشو ورداره که

چشمش به بدن لخت شما میوفته شما هم مثل

لبو شده بودید بالشتی رو که به سمت باکوگو

انداختید تا از اتاق بره بیرون(بالشتو از کجا

اوردم•_•)ولی بالشت به باکوگو نخورد باکوگو هم

که حسابی تحریک شده بود درو قفل کرد و....(بقیشو به ذهن منحرف شما میسپارم•-•)


دازای:تو حال بودید و داشتید قهوه میخوردید یهو

قهوه از دستتون افتاد و رو لباستون ریخت چون

همه ی لباساتونو شسته بودید برای همین لباس

و شروارتونو دراوردید تا اذیت نشید ولی یهو دازای

از در اومد تو و با لبخندی که بد از اون تخت

نشین میشدید نگاتون کرد و بله.....

تا ی هفته مثل پنگوئن ها راه میرفتی

گوجو:شما خونه نبودید و گوجو به حموم رفته

بود ولی بعد از چند دقیقه شما مست به خونه

رسیدید میخواستید برید حموم که مستی از

سرتون بپره که شما جلوی در لخت بودید و گوجو

هم تو وان گوجو که دیدمستید از فرست استفاده

کرد و شما در حموم مشغول عبادت خدا شدید

___________________________

خوب تموم شد بایی




باکوگوقهوهلباساتاق بالشتواتاق گوشیشو
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید