من در یک خانواده پنج نفره زندگی میکنم، از آن خانوادههایی که جوجهکشی راه انداختهاند و در پی اصل "فرزند بیشتر آینده بهتر" رفتهاند. به دنبال همین عقاید حدود یک پنجم زندگیام را صرف جنگیدن با خواهران کوچکترم کردهام. حتی تصورش هم نمیتوانید بکنید که در فصل امتحانات چطور از پس خواهر شش ساله پرتحرک پرحرفم برآمدم تا بگذارد حداقل یکساعت درس بخوانم. میتوانید چهره پدرومادرم را تصور کنید وقتی پس از ده ساعت کار به خانه میآیند و به جای مواجه شدن با یک آبطالبی خنک تابستانی با میدان جنگ بین فرزندانشان روبرو میشوند؟ یا حس مادرم وقتی خواهرانم وسط میهمانی رسمی باهم کشتی میگرفتند و مجلس تبدیل به مسابقه مبارزه تن به تن بین این دو میشد؟ و فراتر از آن، نگاه دیگران به خانواده ما را میتوانید تصور کنید؟ همین نگاهها چقدر میتواند باعث انزوای یک خانواده شود؟ برای شما هم پیش آمده است؟ آیا راه حلی هست؟ چگونه میتوان این مشکلات را حل کرد؟
تفاوت شخصیت فرزندان با توجه به تئوری آلفرد آدلر
فرزند اول: این افراد سالهای ابتدایی زندگیشان تک فرزند بوده و از عشق بی قید و شرط پدرومادر بهره میبرند. فرزندانی با اعتماد به نفس و دارای حس امنیت هستند. از طرفی پس از تولد فرزند دوم آنها مسئولیت پذیری و محبت کردن به دیگران را میآموزند بنابراین در بزرگسالی افرادی مسئولیتپذیر، مدیر و مدبر خواهند شد. اما ترتیب تولد برای هر فرزند همانطور که مزایای خودش را دارد، دارای چالشها و معایب نیز هست. فرزند اول با پدرومادری بی تجربه و ایدهآل گرا روبروست و به همین خاطر تک تک رفتارهای او مورد سنجش دقیق پدرومادر قرار میگیرد و در نهایت خود فرزند نیز ایدهآل گرا میشود. اگر فرزند اول باشید احتمالا شنیدهاید که به شما میگویند: چرا ۱۹.۷۵ شدی؟ چرا ۲۰ نشدی؟ چرا دوم شدی؟ تو که میتونستی اول بشی. کنار همه این ایدهآل گراییها و تلاش برای کافیبودنها این افراد باید با چالش بزرگتری روبرو شوند، چالشی که جایگاه آنها را در خانواده از آنها میگیرد. با آمدن فرزند دوم آنها دیگر مرکز توجه نخواهند بود و این باعث میشود حس کنند ارزش سابق را برای والدین ندارند و همین باعث حسادت آنها نسبت به سایر فرزندان میشود.
ویژگیهای فرزند اول:
۱. معمولا به خواستههایش میرسد و یک مدیر تواناست
۲. همیشه احساس میکند باید بر دیگران برتری یابد.
۳. قابل اعتماد
۴. محافظهکار
۵. دلسوز و کمک کننده
۶. از کارهای خوب یا بد برای جلب توجه والدین استفاده میکند.
فرزند دوم: این دسته از افراد از پدرومادرهای آرامتری برخوردار هستند، والدینی که از فرزند اول بهعنوان نمونه آزمایشگاهی تجربه کسب کردهاند و حالا حاضرند تا فرزندان بعدی را با تجربه و پختگی بیشتری پرورش دهند. فرزندان دوم میتوانند علاوه بر مهر و محبت پدرومادر از حضور خواهر یا برادر بزرگترشان بهره ببرند. بهطور مثال معمولا این افراد زودتر خواندن و نوشتن میآموزند و زودتر از سایر همسن و سالیان خودشان بعضی موارد را تجربه میکنند چرا که در رقابت همیشگی با فرزند اول به سر میبرند و همیشه تلاش میکنند در این ماراتون سخت و نفسگیر به آنها برسند. اما ترتیب تولد برای این افراد هم چالشهای خودش را دارد، چرا که کودکی آنها مصادف میشود با اولین سالهای دانشآموزی فرزند بزرگتر که پدرومادر شدیدا درگیر موفقیت خواهر بزرگترشان میشوند حس فراموش شدن، یا مورد توجه نبودن از سمت خانواده به آنها دست میدهد.
ویژگیهای فرزند دوم:
۱. رقابتطلبی زیاد
۲. کمبود توجه
۳. صلحطلب
۴. برای جلب توجه ویژگیهایی را توسعه میهد که فرزند اول ندارد
۵. مستقل
۶. شورشی
فرزند آخر:
این افراد کوچکترین عضو خانواده هستند و بنابراین متناسب با ترتیب تولدشان همیشه در نظر دیگران بچه میمانند به همین خاطر به طور دائمی تحت مراقبت پدرومادر و حتی خواهر و برادر بزرگترشان هستند و بزرگترها همیشه آماده کمک کردن به آنها هستند.
ویژگیهای فرزند آخر:
۱. جذاب و خوشاخلاق
۲. به دنبال جلب توجه
۳. از دیگران انتظار دارند برایشان تصمیم بگیرند
۴. جدی گرفته نمیشوند
۵. رقابت طلب
و اما رویکرد پدر و مادرم بهعنوان افرادی که میخواستند مشکلات مارا حل کنند چه بود؟
با توجه به ترتیب تولدمان برای هریک از ما راهکارهایی را پیش گرفتند.
رفتار والدین متناسب با ترتیب تولد فرزندان
فرزند اول:
۱. از تحت فشار گذاشتن او برای موفقیت امتناع کنید
۲. به او این اطمینان را بدهید که پس از تولد سایر فرزندان همچنان محبت و توجه کافی را دارد.
۳. آلبومها یا فیلمهایی از بچگیاش به او نشان بدهید تا بداند روزی او هم مرکز توجه بودهاست.
۴. او را تشویق کنید تا راجع به حسادت و خشماش صحبت کند. او باید بداند این حسها عادی هستند و به جای درونریزی باید آنها را بروز دهد.
فرزند دوم:
۱. توضیح بدهید که خواهر بزرگترشان هم وقتی همسن آنها بوده انجام بعضی کارها برایش ممنوع بوده است.
۲. برای تواناییهایش ارزش قائل شوید و موفقیتهای او را هرچقدر کوچک جشن بگیرید.
۳. اگر درگیر مسائل مربوط به فرزند اول از قبیل مدرسه، تئاتر، موسیقی و ... هستید حتما در برنامههای خود جایی برای فرزند دوم هم اختصاص دهید.
۴. مطمئن شوید در بازیها فرزند اول به او زور نمیگوید و همه چیز به عدالت بینشان تقسیم میشود.
فرزند آخر:
۱. به او توجه کنید و نگذارید حس کند از خانواده به بیرون پرت شدهاست.
۲. در دورهمیهای خانوادگی به او مجالی برای صحبت کردن و مطرح کردن خودش را بدهید.
۳. علاقمندیهایش را تشویق کنید.
امیدوارم با دانستن این نکات طلایی جنگهای بی انتهای خانواده شما هم پایان یابد.