شهید منصور زارعی در سال ۱۳۴۱ در روستای تل انجیری از توابع نوراباد ممسنی چشم به جهان گشود. دوران ابتدایی را در زادگاهش سپری کرد و سپس برای ادامه تحصیل به شهر نوراباد مراجعه و دوران راهنمایی زا سپری کرد. ایشان در سال های بعد در آزمون تربیت معلم قبول شدند، سپس در هنگام جنگ تحمیلی، فرمان حضرت امام را لبیک گفته و راهی جبهه های حق علیه باطل شد و سرانجام در سال ۱۳۶۵ در عملیات کربلای 5 در منطقه فاو به شهادت رسیدند.
وصیت نامه کامل شهید:
انالله و اناالیه راجعون،ما همه از خداییم و برگشتمان به سوی خداست
خدا را سپاس میگوییم که به من این توفیق را داد که توانستم پیام امام امت را تبریک بگوییم و با سپاهیان محمد(ص)عازم جبهههای نبرد حق علیه باطل شوم تا در حد توان خود خدمتی به اسلام و میهن خود کنم و دین خود را اعطا کنم و به صدامیان بفهمانم که ما بسیجیها هیچ ترسی نداریم و به قول امام عزیزمان تا حالا حالت دفاعی داریم و اگر نیاز باشد به موقع کار جنگ را یکسره میکنیم. و از ملت عزیز ایران میخواهیم که همیشه وحدت و جماعت خود را گسترش دهندواز تفرقه و جداییهای جزئی به خاطر رضای خدا دوری کنند تا بتوانیم انقلاب اسلامی را به تمام جهان صادر کنیم. از شما میخواهم که همیشه گوش به فرمان امام خمینی باشید و از روحانیت در خط امام پشتیبانی کنید و از کمبودهای زندگی ناراضی نباشید به همین اندازه که هست اکتفا کنید در دین تفریطی و افراطی نباشید بلکه به حالت میانهرو باشید در هنگام رغبت به مستحبات بپردازید و در هنگام بیرغبتی به واجبات بپردازید. و به معنویات بیشتر توجه کنید نه اینکه دیگر کاری به مادیات نداشته باشید.
سخنی چند با پدر مادر و خواهرانم، از شما میخواهم هیچ برای من ناراحت نباشید که دشمنان اسلام شاد شوند هیچ لباس سیاه برای من نپوشید چون انسان روزی میمیرد چه بهتر که برای رضای خدا باشد.
از زحمات زیادی که شما در طی ۲۴ سال برای من کشیدید و نتوانستم در عوض جبران کنم ببخشید. از همه اقوام و خویشان و همسایگان حلالیت میطلبم و از کلیه برادران و خواهرانی که در تشیع جنازه این حقیر شرکت میکنند کمال تشکر را میکنم. اگر در منطقه کسی عروسی داشته باشد به خاطر شهید شدن من عروسی خود را به عقب نیندازد مرا در زادگاهم به خاک بسپارید.