هدف از نوشتن این مطلب به هیچ عنوان تعریف کلیشه ای از خلاقیت و عوامل مربوط به آن نیست.
پس از گذشت سالها تحقیق، بررسی و انجام پروژه های اجرایی و عملیاتی در حوزه طراحی برند و ابزارهای ارتباط با بازار از جمله تبلیغات، در مورد واژه ای به نام خلاقیت به جمع بندی زیر رسیده ام:
خلاقیت فرایندی است دوسویه، در یک طرف فرد یا تیمی با تفکر و قابلیتهای خلاق قرار دارد و در طرف دیگر شخص یا سازمان سفارش دهنده ای با توقع خلاقیت قراردارند.
شرط لازم برای طراحی و تولید یک فکرخلاق وجود فرد یا تیمی است با قابلیتهای همزمان تفکر و اجرای یک ایده خلاق و البته که شرط کافی آن وجود شخص یا سازمانی است با درک و پذیرش یک فکر خلاق.
اگر قرار بود یک ایده یا فکر خلاق توسط همه مخاطبین ما درک و مورد استقبال قرار بگیرد که خلاقیتی در آن ایده وجود نداشت، ایده ای که برای همگان آشناست و امکان حل آن وجود دارد یک ایده عمومی و معمولی به نظر میرسد.
یکی از خصوصیات بارز و مهم یک ایده خلاق تمایز و متفاوت بودن آن می باشد و البته قابل اجرا بودن آن، لذا نداشتن تمایز در یک ایده خلاق باعث کاهش ارزش آن خواهد شد و این یکی از مشکلاتی است که گریبان برندها و آژانس های تبلیغات کشورمان را گرفته است.
یکی از بزرگترین معضلاتی که در جامعه مدیریتی چه در سازمانها و چه در کسب و کارهای کوچک و بزرگ در طول سالها تجربه و تحقیق مشاهده کردم و یا خودم درگیرآن بودم عدم پذیرش و اعتماد به یک ایده خلاقانه بوده است که پس از بررسی طولانی برای یافتن دلایل این مقاومت ، به نتایج زیر رسیدم:
1. عدم دانش کافی در حوزه مدیریت و طراحی برند و عناصر بصری آن
2. عدم به روز بودن و مطلع بودن از روند تبلیغات روز دنیا در حوزه های مشابه
3. داشتن تفکرو نگاه سنتی
4. عدم تطابق پذیری با تغییرات روز در دنیا
5. نگرانی و ترس از عدم پذیرش مخاطب هدف
6. عدم اعتماد کافی به تیم مشاوره و اجرایی
7. ترس از اعتماد به مشاور برند و بازاریابی خود
8. مشورت و نظرسنجی در مواردی که نیاز و ضرورتی ندارد
9. مشورت و نظر سنجی با افراد غیر کارشناس یا مخاطب عام و معمولی
10. داشتن تفکر دیکتاتوری در تصمیم گیری
11. عدم باور به اینکه دارای جایگاه قوی در بازار هستند
12. دخالت و اعمال نظر مدیران بالاسری ( سازمانهای دولتی )
13. نداشتن سند تدوین شده استراتژی برند و بازاریابی
14. نداشتن خلاقیت
یکی دیگر از خصوصیت های تولید یک ایده خلاق زمان و هزینه تولید آن می باشد.
یک ایده بکر و خلاق، خط تولید ندارد که با راه اندازی این خط امکان تحویل یک ایده در زمان مشخص با هزینه تولید مشخص را داشته باشیم.
نتیجه:
مهمترین عامل تولد و ادامه حیات ایده های خلاق با فرض داشتن یک تیم خلاق با تجربه در یک سو، بالا بودن ظرفیت پذیرش طرف دیگر پروژه یعنی کارفرما یا تیم سفارش دهنده در سوی دیگر می باشد.
و نکته بعدی اینکه برای تولد و بزرگ کردن یک ایده خلاق همزمان نیاز به بودجه و زمان مناسب و کافی می باشد. با یک مبلغ پایین توقع خلاقیت از هیچ فرد یا تیمی را نداشته باشید.
مهمترین عامل انگیزشی برای تولید یک ایده خلاقانه پول است و انکار این موضوع احمقانه است.
پس توصیه میکنم در نقد خلاقیت و ایده های خلاق در عناصر بصری برند، ابزارهای ارتباط با بازار و هر موضوع دیگر لطفا تمام این شرایط را هم در نظر بگیریم.
من و تیم ایده پردازیم در تمام این 26 سال، بسیار ایده های خلاقانه با اطمینان موفقیت بالا را پیشنهاد دادیم که در همان بررسی اولیه به دلایل بسیار سطحی کشته شده و نتیجه ای جز خستگی و سرخوردگی نداشته است.
و البته بزرگترین لطمه را هم مشتریان بعدی ما متحمل می شوند.
حرف آخر:
مدیر محترم، کارفرمای عزیز، صاحبان کار و کسب
شاید شما هم یک مشتری بعدی باشید.
با تشکر
علیرضا ملک زاده
آبان 1398
