ویرگول
ورودثبت نام
دخترِ جنوب
دخترِ جنوبمن درد مشترکم، مرا فریاد کن
دخترِ جنوب
دخترِ جنوب
خواندن ۱ دقیقه·۶ ماه پیش

۳۱ خرداد

سردرد وحشتناکی داری.

امروز باز موج انفجارها خونه رو لرزوند.

قلبت در میانه‌ی جنگ خیلی شکسته. و اینکه این غم مضاف بر غم و ترس و انفعال ناشی از این شرایطه، غمگین‌ترت می‌کنه.

این روزها سعی می‌کنی با کتاب خوندن، سریال دیدن و وقت گذروندن با خونواده‌ حواست رو پرت کنی. اما ته دلت این حس رو داری که انگار امید ذره ذره داره از وجودت خارج میشه.

روزها رو شب می‌کنی تا فقط بگذره. بگذره و به انتها برسه. برسه به جایی که دوباره به دانشکده‌ی محبوبت برگردی، آدم‌های مورد علاقه‌ت رو هر روز ببینی و از اینکه فرصت نمی‌کنی هیچ کاری کنی غر بزنی.

اما عزیز من، مسئله اینه که وقتی شرایط سخت و متفاوت میشه، باید معنای جدیدی برای زندگی پیدا کرد. معنایی که هر روز از این زندگی رو ارزشمند کنه. و به زندگیت معنای متفاوتی از انتظار بده.

چرا که تو آدمی نیستی که برای زندگی کردن، منتظر پایان بمونی.

۲۶
۱۰
دخترِ جنوب
دخترِ جنوب
من درد مشترکم، مرا فریاد کن
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید