پرسونا شخصیت های خیالی هستند که شما آنها را بر اساس تحقیقات خود به منظور نمایش انواع مختلف کاربر که ممکن است از خدمات ، محصول ، سایت شما به روشی مشابه استفاده کنند ، ایجاد کنید. ایجاد پرسونا ها به شما کمک می کند تا نیازها ، تجربیات ، رفتارها و اهداف کاربران خود را درک کنید. ایجاد پرسونا ها به شما کمک می کند تا تشخیص دهید که افراد مختلف نیازها و انتظارات متفاوتی دارند و همچنین می تواند به شما کمک کند تا کاربر مورد نظر خود را بهتر بشناسید. پرسونا می توانند وظیفه طراحی را ساده تر کند ، زیرا در فرایندهای ایده پردازی شما را راهنمایی می کنند و می توانند به شما در رسیدن به هدف ایجاد یک تجربه کاربری خوب برای گروه کاربران هدف خود کمک کنند.
برخلاف طراحی محصولات ، خدمات و راه حلهای مبتنی بر ترجیحات تیم طراحی ، در بسیاری از رشته های طراحی انسان محور ،جمع آوری داده ها و شخصیت پردازی براساس الگوهای مشابه بدست آمده از این داده ها به عنوان پرسونا به یک استاندارد تبدیل شده است. پرسوناها افراد واقعی را توصیف نمی کند ، اما شما پرسونای خود را بر اساس داده های واقعی جمع آوری شده از افراد مختلف تنظیم می کنید
پرسونا طرح های معناداری را ارائه می دهند که می توانید از آنها برای ارزیابی طراحی خود استفاده کنید. ساختن پرسنا به شما کمک می کند سؤالات درست بپرسید و به سؤالات، متناسب با کاربرانی که برای آنها طراحی می کنید پاسخ دهید. به عنوان مثال ، " احمد ، سعید و آرزو چه تجربه ،واکنش یا حسی در مورد ویژگی X یا تغییرY خواهند داشت؟" همینطور "رها ، فرید و میثم چگونه فکر و احساس می کنند و چه می گویند؟" و "نیازهای اساسی آنها که ما در تلاش برای برآورده کردن آنها هستیم چیست؟"
پرسونا در طراحی تفکر
در فرایند طراحی تفکر، طراحان اغلب در مرحله دوم یعنی مرحله Define ، ساخت پرسونا را آغاز می کنند. در مرحله Define ، دیزاینر ها تحقیقات و یافته های خود را با مرحله اول یعنی مرحله Empathize تلفیق می کند. در بین سایر روشها ، استفاده از پرسونا یکی از روش هایی است که می تواند طراحان را در انتقال به مرحله سوم یعنی مرحله ایده پردازی یاری کند. همچنین از پرسونا به عنوان راهنما برای جلسات ایده پردازی استفاده خواهد شد.
در مقاله شخصیت ها، , Lene Nielsen چهار منظر از پرسونا را توصیف می کند که شما می تواند برای ایجاد پرسوناهای پروژه خود از آنها استفاده کنید. بیایید نگاهی به هریک از آنها بیاندازیم:
پرسونای مبتنی بر هدف
تمرکز این مدل برروی این است که: "کاربر من می خواهد با محصول من چه کاری انجام دهد؟" هدف از پرسونای هدفمند بررسی روند و جریان کاری است که کاربر شما برای دستیابی به اهداف خود در تعامل با محصول یا خدمات شما ترجیح می دهد از آنها استفاده کند. البته با این پیش فرض که شما قبلاً به اندازه کافی تحقیقات کاربر را انجام داده اید تا تشخیص دهید که محصول شما برای کاربر چه ارزشی دارد و کدام نیازهای او را برطرف میکند. پرسونای هدفمند براساس دیدگاه های آلن کوپر ، طراح و برنامه نویس نرم افزار آمریکایی است که به عنوان "پدر ویژوال بیسیک" بسیار شناخته می شود ، مطرح شده است.
پرسونای مبتنی بر نقش
دیدگاه مبتنی بر نقش هم هدفمند است وهم بر رفتار متمرکز است.در دیدگاه پرسونای مبتنی بر نقش ترکیبی از دادهها و منابع کمی و کیفی استفاده میشود. چشم انداز مبتنی بر نقش بر نقش کاربر در سازمان متمرکز است. در برخی موارد ,طراحی ما باید بازتابی از نقشی باشد که کاربران ما در سازمانها یا زندگی واقعی ایفا میکنند .بررسی نقشهایی که کاربران ما به طور معمول در زندگی واقعی ایفا می کنند می تواند به تصمیم گیری در مورد طراحی بهتر محصول کمک کند. محصول در کجا استفاده خواهد شد؟ هدف این نقش چیست؟ چه اهداف تجاری مورد نیاز این نقش است؟ چه کس دیگری تحت تأثیر وظایف این نقش قرار می گیرد؟ این نقش چه وظایفی دارد؟ جاناتان گرودین ، جان پروت و تامارا ادلین طرفداران چشم انداز مبتنی بر نقش هستند.
پرسونای تعاملی
" اساس این دیدگاه بر توانایی داستانها برای تولید مشارکت و بینش کاربران بنا شده است. درک شخصیتها و داستانها ،امکان توصیف دقیق و واقعبینانه از افراد فرضی را ایجاد میکند . هدف این دیدگاه تغییر دید طراحان از حالت مشاهده صرف کاربر و رویاپردازی در مورد زندگی آنها به درک زندگی واقعی کاربران است .
انتقادی که به این دیدگاه وارد است تمرکز زیاد بر روی رفتار افراد خاصی است که این امر مانع از نگاه کلی به کاربران میشود . "
پرسونای خیالی
شخصیت داستانی برگرفته از تحقیقات کاربر (بر خلاف شخصیتهای دیگر) نیست بلکه ناشی از تجربه تیم طراحی UX است. این تیم بر اساس تعاملات گذشته با پایگاه کاربران و محصولات فرضیه هایی را میسازد و تصویری از آنچه که شاید کاربران معمولی از آن استفاده کنند ، ارائه می دهد. شکی نیست که این شخصیتها می توانند به شدت ناقص وجود دارد. ممکن است بتوانید از آنها به عنوان یک طرح اولیه نیازهای کاربر استفاده کنید. آنها امکان تعامل زودهنگام با کاربران شما در فرایند طراحی UX را فراهم می کنند ، اما مطمئناً نباید به آنها به عنوان راهنمایی برای توسعه محصولات یا خدمات شما اعتماد کرد.
ممنون از وقتی که گذاشتید:)
در نوشته های بعدی درمورد چگونگی ساخت پرسونا بیشتر توضیح میدم .
منبع( با اندکی تغییر): https://www.interaction-design.org