چند وقتی هست که به عنوان شغلی مدیر محصول علاقه مند شدم اما فقط اسمش را شنیده بودم و حتی یک مدیر محصول را هم از نزدیک ندیده بودم از طرفی این عنوان رو زیاد در تیم های بزرگ خارجی دیده بودم و برام سوال شده بود که یک مدیر محصول چه کسی هست و چه کاری انجام میدهد و از همه مهمتر حالا که من اینقدر مجذوبش شدم اصلا مناسب تیپ شخصیتی من هست یا نه ؟ و این شد که شروع کردم به سرچ کردن و دوره دیدن که نتیجش رو در این نوشته با شما در میان میذارم.
اول از همه باید بدونیم محصول چیست ؟
محصول هر کالا یا خدماتی است که برای تأمین نیاز یا خواسته گروهی به فروش میرسد در واقع برای آن گروه ارزشی را ایجاد میکند که آن گروه خاص همان مشتریان ما هستند بخش های دیگری نیز در ایجاد محصول نقش دارند مثل صاحبان کسب و کار و توسعه دهندگان . یک محصول می تواند فیزیکی یا مجازی باشد. محصولات فیزیکی مانند اتومبیل ، مبلمان و ... است. محصولات مجازی ارائه دهنده خدمات یا تجربیات مانند آموزش ، نرم افزارها و ... هستند.
مدیر محصول کیست؟
مدیر محصول جزیی از تیم محصول و واسط میان تیم توسعه ، صاحبان کسب و کار و مشتری است که وظیفه هدایت یک محصول برای رسیدن به موفقیت را بر عهده دارد و در این راه استراتژی ، نقشه راه و ویژگی های محصول را تعریف و تعیین می کند. اغلب شرایط بازار و رقبا را تجزیه و تحلیل می کند تا چشم اندازی از محصولی متمایز و دارای ارزش منحصر به فرد بر اساس خواسته های مشتری ارائه دهد.
مدیر محصول فردی است که به سه سوال Why, When ,What در مورد محصول پاسخ میدهد.
مدیر محصول چه کاری انجام میدهد ؟
وظایفی که مدیران محصول به عهده دارند با توجه به نوع و اندازه و هدف شرکتها متفاوت است اما بطور کلی شامل موارد زیر میشود :
تفاوت مدیر محصول(product manager) با صاحب محصول(product owner) چیست ؟
این دو اصطلاح تعاریف نزدیک به یکدیگر دارند و معمولا یک نفر وظایف مربوط به این عناوین را انجام میدهد اما بصورت تخصصی مدیر محصول به نیازی که کاربران دارند پی میبرد، فیچرهای محصول را مشخص و اولویت بندی می کند و نقشه راه محصول را با تیم به اشتراک میگذارد .
صاحب محصول یک نقش محبوب در روش توسعه چابک (Agile) است و مسئول به حداکثر رساندن ارزش محصول است و این کار را با ایجاد و مدیریت بک لاگ محصول انجام میدهد. در واقع صدای مشتری در فرآیند اسکرام است.
مهارت های کلیدی مدیریت محصول چیست؟
شش مهارت اصلی که به سه نقش اصلی مدیریت محصول مرتبط است:
نقش استراتژی = مهارت تفکر استراتژیک و مدیریت ریسک
نقش اجرا = مهارتهای فنی کافی ، همکاری ، ارتباطات و جهت گیری دقیق
نقش درک کاربر = مهارت شناخت کاربر و همدلی.
مهارت هایی که ذکر شد با مطالعه و تمرین قابل یادگیری هستند اما مهمترین عامل تجربه است و خیلی از افراد معتقداند بعضی از مهارتها فقط با تجربه بدست می آیند و با مطالعه نمیشود به عمق آن دست پیدا کرد
مدیریت ریسک و توانایی صحبت کردن و شنیدن اصلی ترین مهارت هایی هستند که مدیر محصول باید داشته باشد
فرض کنید با توجه به شرایط کرونا می خواهید محصولی داشته باشید که خدمت کلاس آنلاین ارائه دهد اول از همه باید بدانید که تیم شما تنها تیمی نیست که این ایده را دارد. در این مورد زمان ورود به بازار خیلی مهم است ، اگر قرار باشد یکسال دیگر این محصول منتشر شود اصلا ارزشی نخواهد داشت چرا؟ چون شاید در آن زمان دیگر کرونا نباشد یا 6 تا رقیب دیگر پیدا کرده باشید و دیگر آن زمان کسی محصول شما را نمیخرد ولی یک محصول با 10 درصد قابلیت های محصولی عالی ولی در زمان درست ، میتواند رشد سریعی داشته باشد و تعداد کاربر های زیادی جذب کند .
اما نقش مدیر محصول در اینجا چیست ؟ با توجه به شرایطی که گفته شد یک مدیر محصول تشخیص میدهد که تیم باید سریع باشد یعنی زبان برنامه نویسی انتخاب کند که سریعتر توسعه داده شود از تکنولوژی استفاده کند که سریعتر باشد حالا اگر باعث کندی محصول میشود اشکالی ندارد ، مدیر محصول همه این مسائل و بدهی های فنی را قبول میکند تا بتواند محصول سریعی به بازار ارائه دهد و مشتری اولیه را جذب کند بعد از ورود محصول به بازار فرصت هست تا زبان برنامه نویسی یا تکنولوژی تغییر کند یا حتی کل زیرساخت عوض شود
اما فرض کنید که تیم شما موفق شد MVP را در زمان مناسب روانه بازارکند . اینجا زمانی است که سیلی از نیازمندی های جدید ایجاد میشوند در این مرحله مدیر محصول که قبلا بدهی های فنی ایجاد کرده بود و تیم را تحت فشار گذاشته بود تا از ایده آل های خود دست بکشند و یک نمونه اولیه آماده کنند ، در یک بازه زمانی سرعت توسعه فیچر های جدید راکاهش میدهد و به تیم اجازه میدهد آن بدهی های فنی را رفع کند زیرا اگر این کار را نکند به مرور زمان توانایی توسعه تیم پایین می آید وباگ های زیادی ایجاد میشود.
ابزارهای مورد استفاده :
هدایت یک محصول از ایده تا ارایه به بازار کار بسیار سختی است و در این راستا ابزار های زیادی وجود دارند اما این ابزارها نیستند که باعث موفقیت یا شکست یک محصول میشوند و فقط به شما در انجام راحتتر وهدفمند کارها کمک میکنند پس نیازی نیست که از همه این ابزار ها استفاده کنید یا مجبور به تغییر ابزاری شوید که مدت هاست با آن کار میکنید و به پیچ و خم آن آگاه اید.
استراتژی و نقشه راه محصول:
Airfocus , Wrike, Aha!, Productboard, Roadmunk
تجزیه و تحلیل
Google Analytics
بازخورد مشتری
Google Forms, Porsline
دیزاین و وایرفیم
Figma, XD, Sketch, Invision
تست تجربه کاربر
Hotjar, Maze, Crazyegg, Mouse flow, Lookback
مدیریت پروژه و تسک
Trello, Clickup, Jira
کتاب های مفید در این زمینه
ممنون که وقت گذاشتید و این مطلب رو خوندید امیدوارم مفید بوده باشد