در دنیای نتورک مارکتینگ، هر نتورکر در آغاز مسیر با تردید و ترس وارد میشود، درست مثل مرغان داستان که وقتی از هفت وادی میشنوند، دچار شک و آشفتگی میشوند. اما همین تردید، نشانهٔ رشد است، نه شکست.
هدهد، لیدر باتجربه است. او که راه را رفته، نقشهٔ مسیر را میشناسد. وقتی از "هفت وادی" حرف میزند، منظورش همان مراحل رشد فردی و تیمی در نتورک است:
1. وادی طلب: تصمیم به آغاز. ورود به نتورک.
2. وادی عشق: تعهد، انگیزه درونی، شور خدمت.
3. وادی معرفت: یادگیری واقعی ازآموزشها، درک سیستم.
4. وادی استغنا: استقلال فکری، قطع وابستگی به دیگران.
5. وادی توحید: یکپارچگی بین هدف، ارزش، عملکرد.
6. وادی حیرت: لحظههایی که همهچیز گیجکننده میشود، اما شما در حال دگرگونیاید.
7. وادی فقر و فنا: جایی که از خود میگذری، لیدر میشوی، الهامبخش دیگران.
زلیخا در داستان، وسوسهها و محدودیتهای بیرونی است؛ صدایی که میگوید:
«نمیشود»، «نمیرسی»، «بهتره برگردی» اما یوسف (همان شما) باید ثابتقدم بماند. حتی در تاریکی، او با خدا راز و نیاز دارد؛ شما هم در لحظههای سخت باید با هدف نهاییتان خلوت کنید.
در گفتوگوهای پرندگان، ما تیمسازی واقعی را میبینیم. هر پرنده با شناخت ضعف و قوت خود، همدلانه پیش میرود. اتحاد آنها برای هدف مشترک (رسیدن به سیمرغ) نماد یک تیم موفق نتورکی است: هرکسی جایگاه، استعداد و درد خودش را دارد، اما دلها یکیست.
و در نهایت، وقتی پرندهها از نوسانهای روحی میگویند .گاه شاد، گاه مضطرب ما یادمان میافتد که مسیر نتورک پر از افتوخیز است. اما هر افتی، سکوی پرش است، اگر درست دیده شود.
سپیدهٔ صبح نماد آن لحظهایست که درون خودت را باور میکنی. همان لحظهای که میفهمی "من توانمندم، من آمدهام که پرواز کنم."
وادی طلب، یعنی همین لحظهای که تصمیم میگیری دیگر درجا نزنی و اوج بگیر
#همای_فاتحان
#تیم_سازی
#ثروت_آفرینی
#راهبری