از سی مرغ تا سیمر
مرغان پس از گذر از وادیهای طلب، عشق، معرفت، استغنا و توحید، به وادی حیرت میرسند؛ جایی که عقل از درک بازمیماند و سالک خود را گم میکند. هر چه آموخته فراموش میشود و تنها حیرتی عمیق باقی میماند.
در مسیر پر چالش و پرفراز و نشیب نتورک مارکتینگ، ما همانند مرغان در مسیر قاف، از مراحل مختلفی عبور میکنیم:
طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید... و حالا حیرت.
وادی حیرت، مرحلهایست که بسیاری از ما آن را تجربه میکنیم، اما کمتر دربارهاش سخن میگوییم:
آن زمانی که با تمام تلاش، هنوز نمیدانیم در چه مرحلهای هستیم.
مرحلهای که...
دیگر نمیدانیم واقعاً پیش رفتهایم یا درجا زدهایم
نمیدانیم موفق هستیم یا شکست خورده
تلاش کردهایم، اما حس نمیکنیم به مقصدی نزدیک شدهایم
و حتی نمیتوانیم احساسات خود را درست بفهمیم...
این همان وادی حیرت است؛ مرحلهای طبیعی ولی بسیار مهم در رشد.
در این مرحله باید:
تسلیم نشویم.
ادامه دهیم، حتی بدون یقین.
آن زمان که فکر میکنیم همهچیز را فهمیدهایم، اما ناگهان متوجه میشویم هیچ نمیدانیم.
آن هنگام که حس میکنیم در آغاز راهایم، با وجود سالها تلاش و گفتگو و آموزش.
در وادی حیرت:
«هر قدم که پیش میگذاریم، گام بعدی روشن میشود.»
این دقیقاً همان لحظهایست که بعضی از نتورکرها تصمیم به توقف میگیرند، چرا که نمیتوانند این حیرت را تاب بیاورند.
اما همانگونه که در این بخش از داستان میشنویم، حتی هدهدِ دانا نیز از آتش سرد این حیرت میگوید، که هم درد است و هم درمان، هم سوز است و هم سکوت...
«هر که او در وادی حیرت فتاد، هر نفس در بیعدد حسرت فتاد»
درس بزرگ برای نتورکرها در این بخش:
1. پایداری در مسیر حتی در زمان تردید و سردرگمی، جوهره رشد است.
2. همه چیز در آغاز به نظر میرسد؛ حتی وقتی سالها گذشته.
3. شاید مقصد معلوم نباشد، اما مسیر، خود معلمیست که ما را میسازد.
4. پرسشهایی مثل "کجا هستم؟ چه کردهام؟ کی میرسم؟" بخشی طبیعی از مسیرند.
5. درک حیرت، مرحلهای از بلوغ ذهنی و معنویست؛ نه نشانه شکست.
در این بخش، حیرت از جنس شک نیست، بلکه از جنس بیداریست.
بیداری به این حقیقت که مسیر رشد واقعی پایانی ندارد و مقصد، خود ما هستیم.
#همای_فاتحان
#تیم_سازی
#ثروت_آفرینی
#راهبری