من آموختهام رسالت، چیزی بیرون از ما نیست؛ درون ماست. رسالت همان صدای آرامی است که میگوید: «خودت باش، بساز، و چراغی برای دیگران روشن کن.»
صبوری را نه در کتابها، که در میدان زندگی یاد گرفتم. گاهی باید سالها بایستی، شکست بخوری، برخیزی، و باز ادامه دهی. صبوری یعنی ایمان به نتیجه، حتی وقتی هیچ نشانهای از آن در افق نیست.
خلاقیت برای من یعنی دوباره نگاه کردن؛ همان چیزی که همه میبینند، اما طور دیگری دیدنش. خلاقیت نیروییست که به من اجازه داد در تجارت، در مشاوره و حتی در زندگی شخصی، همیشه راهی تازه بیابم.
اما رقابت... سالها فکر میکردم رقابت لازم است. بعد فهمیدم رقابت با دیگران فقط انرژیام را میگیرد. حقیقت این است: من تنها با "دیروزِ خودم" باید رقابت کنم. انرژیای که برای تغییر و درست کردن دیگران صرف میکردم، وقتی به سمت رشد خودم برگشت، معجزه شد.
امروز، به عنوان یک کارآفرین، مشاور، روانشناس و تاجری که نیم قرن از زندگی را پشت سر گذاشته، تنها یک پیام دارم:
تمرکزت را بر خودت بگذار. رسالتت را کشف کن. صبور باش. خلاق بمان. به جای رقابت، رشد کن. و یادت باشد؛ کسی که خود را بسازد، بیآنکه بخواهد، جهان اطرافش را هم تغییر خواهد داد.