مریم اربابی
مریم اربابی
خواندن ۱ دقیقه·۲۳ روز پیش

همه چیز با یک رویا شروع شد...


نه سرمایه‌ای داشتم، نه پارتی
فقط یه دل،
یه دل که نمی‌خواست ساده زندگی کنه...

یه شب، توی سکوت ذهنم، یه تصویر شکل گرفت
نه واضح، نه کامل
ولی واقعی‌تر از هر چیزی که داشتم

اون تصویر، رویای من بود
چیزی که هنوز بهش نرسیدم
اما هر روز، هر لحظه، دارم بهش نزدیک‌تر می‌شم...

کسی نفهمید دارم چی می‌بینم
اما با همون ندیدن‌ها، من ساختم
آروم، مداوم، با هر چیزی که داشتم...

رد شدم، زمین خوردم
اما با همون رویا دوباره بلند شدم

رویایی که هنوز اتفاق نیفتاده
اما من بهش چسبیدم
نه از خیال، از جانم

الان این مسیر،
داره منو می‌سازه...

با هر قدمی که می‌زنم
یه تیکه‌ی دیگه از خودم شکل می‌گیره
و باورم به این رویا، قوی‌تر می‌شه

درآمد امروز، ماه قبل، سهام و قبل از ظهر ، میز کار .....میلیون ریال بوده...
هنوز به مقصد نرسیدم
اما این نشونه‌ها، چراغ مسیرن

و آیا هدفم فقط درآمد بود نه جیزی فراتر

باور دارم که این فقط شروعه
چون من، توی راه شدنم
و رویا...
داره تصویر می‌شه، داره واقعی می‌شه

اگه تو هم یه تصویر توی دلت داری
شروع کن...

کد مسیر من این بود:
*6655*900090#

تو هم می‌تونی مسیر خودتو بسازی
فقط کافیه، باور کنی...

#همای_فاتحان
#مریم_اربابی
#تیم_سازی
#ثروت_آفرینی
#راهبری

تیم سازیرویاآینوتیمسیر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید