امروز روز بزرگداشت سعدی است اهمیت و جایگاه سعدی و کتابهایش را از کودکی و از دوران مدرسه میشناسیم و معمولا ابیاتی از غزلهای او یا حکایتهایی از او را خوانده و شنیدهایم.
اما من تا سال گذشته نتوانسته بودم هیچکدام از کتابهای او را کامل بخوانم اما پارسال شد.
خواندن بوستان را حوالی خرداد ۱۴۰۳ آغاز کردم. روزهای انتخابات بود و داوطلبان انتخابات در حال مناظره. یادم است با خودم فکرهای عجیبی میکردم مثلا کاش میشد یکی از ملاکهای شورای نگهبان برای احراز صلاحیت، میزان آشنایی داوطلبان با باب اول بوستان باشد؛ همان بابی که عنوان آن «در عدل و تدبیر و رای» است. یا مثلا میشد سعدی زنده باشد و داوطلب انتخابات بشود و من با افتخار هشتگ بزنم #رای_من_سعدی. کسی که بتوانم از کاردانی و درایتش مطمئن باشم. و حتی اگر کاری برای بهبود اوضاع از دستش بر نمیآمد دستکم از احترام و ادب و کلامش حظ میکردم...
اوایل قصدم این بود که از بوستان شبی یک صفحه بخوانم و تا پایان سال تمامش کنم اما وقتی شروع کردم بعضی شبها بیشتر خواندم و بعضی شبها اصلا نخواندم و به هر حال زودتر از زمانی که تصور میکردم تمام شد.
سعدی به واقع استاد سخن است و کلامش دو ویژگی بارز دارد؛ هم بسیار منطقی، سنجیده، کاردان و خردمند است، هم نازک اندیش و لطیف و پرمهر.
سعدی دل آدمی را زنده میکند و به نظرم این از باب حکمتی است که در کلامش نهفته است. کتابهای سعدی را نه یکبار که باید بارها و بارها خواند.