همه ما احساس خشم را در زندگی تجربه کرده ایم. احتمالا هنگامی از خشم صحبت می شود در ذهن شما تصویر شخص یا ایموجی با چهره ای برافروخته و قرمز نقش می بندد که این بر افروختگی می تواند به دلیل عکس العمل مغز با ترشح هورمون آدرنالین و کورتیزول باشد که در ادامه باعث افزایش ضربان قلب، فشار خون و تنفس فرد می شود و در طی آن دمای بدن افزایش می یابد.
در این زمان عکس العمل شما چیست؟
آیا شما این خشم و عصبانیت را با لبخندی تقلبی و نمایش چهره ای سراسر آرامش سرکوب کرده و اجازه هیچ برروز بیرونی از این احساس طبیعی را نمی دهید؟
آیا به شدت هر چه تمام تر اختیار ذهن و بدنتان به دست فرمانده افسار گسیخته خشم می دهید و با چشمانی بسته جلو می روید(جومونگی)؟
اما راه های دیگری برای بروز این احساس نیز هست البته قصد ندارم به راه های کنترل خشم اشاره کنم.
هدف من از مطرح کردن این موضوع پرداختن به انرژیی که خشم با خودش به همراه دارد. قدرت و تمرکز مغز در این حالت افزایش می یابد و می توان از این انرژی در سمت تعالی استفاده کرد.
احتمالا عنوان هنر درمانی به گوشتان آشناست، بله می توان از خشم و انرژی فوران شده همراه آن در جهت خلق آثار هنری و والایش این احساس پرداخت.
از انرژی این آتشفشان می توان ژنراتور تولید برق حرکت های انقلابی را روشن کرد همانگونه که اشخاصی مانند:مارتین لوتر کینگ، آونگ سان سو کی، گاندی و نلسون ماندلا از خشم شان به صورت بهینه استفاده کرده و حرکت های بزرگی را رقم زدن.
خشم نیز مانند احساسات دیگر ما دارای بعد مثبت است و این ما هستیم که انتخاب می کنیم چگونه عکس العمل نشان دهیم.