تریدآف یا همون سبک سنگین کردن بین دو یا چند چیز، موضوع جدیدی نیست. مختص مدیریت محصول و این حرفا هم نیست. ولی در کل چیز خیلی مهمی هم در سطح اقتصاد کلان، اقتصاد خرد، رفتار افراد، مدیریت محصول، بیزینس و ... هست.
شاید شما هم مثل من بعضی وقتا دوست داشته باشید با مثال ملموس، موضوعات رو یاد بگیرید. برای همین اینجا در خصوص یکی از موضوعات مورد علاقه م یعنی صنعت هوایی و نظامی، صحبت می کنم تا درک و برداشت خودم در خصوص تریدآف بین دو آپشن قابل انتخاب در یک خرید استراتژیک-نظامی خدمتتون بگم.
طرح عملیاتی زاگرس و اف 4:
براساس صحبت های خلبان اف 4 علیرضا نمکی:
دستور نبرد زاگرس قبل از انقلاب در ایران برای مقابله با نیروی عراق در غرب ایران، تدوین شده بود. در این طرح عملیاتی آمده بود که باید جنگ در سرزمین عراق و در آسمان عراق انجام بشه. بدلیل اینکه دفاع هوایی آبادان بررسی شده بود و فرمانده کل قوا در آن زمان، در موردش نوشته بود که "خودتان را گول نزنید، آبادان را با خمپاره هم می شود زد، جنگ باید در سرزمین عراق و در آسمان عراق اداره شود".
براساس این استراتژی، ما نیاز داشتیم تا جنگ افزاری داشته باشیم که بتونیم جنگ رو در سرزمین عراق اداره کنیم و هواپیمای اف 5، در این حوزه کفایت نمیکرد. ما ناچار شدیم هواپیمای اف 4 بخریم. هواپیمایی که آمریکا اون رو به هیچ کشوری نداده بود و مجبور شدیم براش بهای گرونی هم پرداخت کنیم. برای اینکه این هواپیما میتونست اهداف استراتژیک ارتش ایران رو در داخل سرزمین عراق بمب باران کنه. قرار بر این بود که کلیه پایگاه های هوایی عراق که در اون زمان حدود 5-6 عدد بودن، با روزی 40 الی 50 سورتی پرواز بمب باران بشن.
در نتیجه این اقدام، به صورت مطلق Air Supremacy برتری هوایی به دست می اومد. روزی حدود 300 سورتی پرواز بمب باران و از دست رفتن تخمینی 50 هواپیما، اما در نتیجه عراق امکان بلند کردن حتی یک هواپیما رو دیگه نمیداشت. اف 4 برای همین منظور خریده شد. در مجموع تا قبل از انقلاب تعداد 209 فانتوم توسط ایران دریافت شد که تعداد 39 فروند از آنها از نوع فانتون D و 177 فروند از نوع E بود، به همراه تعدادی فانتوم عکاس RF-1. ورود فانتوم اف 4 نوع D در سال 1347 وارد فرودگاه مهرآباد ایران شد.
چرا میراژ نخریدیم؟
به گفته جناب علیرضا نمکی: کارشناس های ما تشخیص دادن که ما برای پیاده سازی استراتژی طرح زاگرس نیاز به هواپیمایی داریم که بتونه مقدار خیلی زیادی بمب با خودش حمل کنه. و اف 4 نسبت به میراژ بمب بیشتری رو میتونست با خودش حمل کنه. وقتی یک خلبان با کلی دردسر و زحمت خودشو به هدف میرسونه و از دست پدافند و ... خودشو عبور میده تا به هدف برسه، بهتره که بتونه بمب بیشتری با خودش ببره. یعنی 4 فروند فانتوم که هر کدوم 6 عدد بمب m117 که هر کدوم 800 تا 850 پوند وزنشون بوده. در نتیجه یک دسته چهارفروندی حدود 10 تن بمب با خودش حمل میکرد.