کتابی که امروز قصد دارم تا در رابطه باهاش براتون بنویسم،برگرفته از فرهنگ و باور و تعالیم مردم ژاپن هست به اسم وابیسابی نوشته بث کمپتون.
وابیسابی تعریف دقیق و خیلی مشخصی نداره، ولی میشه گفت وابیسابی نگرش و بینشی هست برای دیدن کمال در سادگی و با وجود کاستی ها و نقص هایی که وجود داره برای هر فردی؛ که شاید این یک تضاد به وجود بیاره و فکر کنیم که جمع این دوتا کنار هم ممکن نباشه، ولی اینطور نیست.
به نظر من کمال، با وجود شرایط و اتفاق ها معنی پیدا میکنه و نمیشه اونهارو نادیده گرفت،و الان ما و چیزی که ساخته شده،حاصل همین اتفاقات و شرایط هست.
ما تو خوندن این کتاب باید اینو در نظر بگیریم که نویسنده این کتاب مردم یک کشور رو مورد بحث قرار داده،و اون رو جامعه هدف خودش قرار داده و شرایط خودش و فکر و باور خودش رو داشته و نباید با خوندن این کتاب ها توقع داشته باشیم که حالمون خوب بشه و به تمام چیزی که مورد بحث این کتاب هست،برسیم.
وابیسابی به ما میگه توجه به جزئیات زندگی خیلی تاثیر بر روی ما میذاره.چیزی که ما تو زندگی امروزمون نادیده میگیریم و در نظر نمیگیریم اینه که خواستن و کمال و رسیدن به اون یک روند هست و کلی چیز هست که اون رو میسازه.
قطعا شرایط متفاوتی که ما انسان ها داریم،کشوری که تو اون زندگی میکنیم،خانواده ،فرهنگ،آداب و روش زندگی که سالهاست دنبالش کردیم و درگیریهای ذهنی و روانی ما،تجربه های بد و خوبی که داریم، همین جزئیاتی هست که ما در نظر نمیگیریم و فکر میکنیم کمال یعنی هیچکدوم از اینها نباشه و خب این امکان پذیر نیست.
ما میتونیم شرایط اقتصادی رو نادیده بگیریم؟
میتونیم بگیم زندگی یک بچه تو افغانستان با یک بچه تو ایران و یا هلند تفاوتی نداره؟
ما میتونیم خدمات دولتی رو بگیم که برای همه کشورها و مردم یکسانه؟
زمانی که تو اون زندگی میکنیم چطور؟
و……
ولی ما در یک چیز مشترکیم و اونم اینه که همه دنبال این هستیم که آسایش داشته باشیم و انسان این روزا خیلی از هدف زندگی و اینکه کجا باید ارزش بذاره و انرژی، فاصله گرفته و درگیر چیزهایی شده که سراسر استرس و تنش و اضطرابه و خب عوامل بیرونی قطعا تو شکل گیری اون وجود داشته.
عدم قطعیت،ثبات نداشتن،شک،دودلی و تردید ویژگی جهانی هست که ما تو اون زندگی میکنیم و به نظر من خیلی چیز جالبیه ،چون باعث میشه بخوایم دنبال تجربههای جدید باشیم،معاشرتهای بیشتر با آدما انجام بدیم و از زندگیشون بفهمیم و نجوه مواجهه اون ها با اتفاقات و بیشتر بدونیم و بخونیم.
و به نظر من کمال یعنی پذیرفتن نقصها و کاستیها و با اون ها زندگی کردن و حرکت کردن و پویا بودن و ایستا نبودن.
این کتاب ابزارهایی داره برای رسیدن به این اصل که دنبال کامل بودن بدون وجود هیچ نقصی نباشیم و خودمون رو آزار ندیم که وقتی هم به هدفی میرسیم و کاری انجام میدیم،بگیم من کامل نیستم و خیلی چیزارو ندارم و در نتیجه کاری دیگه نمیکنم و بخاطرش احساس ناکافی بودن دارم،که نتیجه این افکار میشه کاری نکردن و حرکتی نداشتن.
ممنونم از وقتی که گذاشتید و این خلاصه رو خوندید.
^_^
#وابی_سابی / #بث_کمپتون / #امیرعباس_حیدری / #معصومه_توپچی / #مرصاد_غنی_آبادی