جواب: بر اساس کاوشهای باستانشناسی که در خرابههای «موهنجودارو» و «هاراپا» در کرانه رود سند انجام گرفته است، این نتیجه به دست آمده که ساکنین شمال هند قبل از آریا مخلوطی از اقوام و نژادهای مختلف، از آن جمله اقوام زردپوست مغولینژاد، بوده است.
هنری لوکاس مینویسد: «دستساختههایی که از «هاراپا» و «موهنجودارو» به دست آمـده، نشـان میدهـد کـه دره سـند از حـوالی هـزارۀ سـوم پـیش از میـلاد از جمعیـت پـرکـنش آنـوه بـوده اسـت. پیداسـت کـه ترکیـب جمعیـت سـاکن ایـن دره از نـژاد بسـیار و از جملـه آنهـا نـژاد مغولـی بـوده اسـت.
جـان نـاس یـکی دیگـر از مورخـین و جامعـهشناسـان مینویسـد: «پیش از دوهـزار سـال قـبل از میـلاد در شـمال شـرقی ایـن کشـور (هنـد) بعضـی از قبایـل از ریشـۀ دراویدی سـکنی داشـته و در سـواحل رود سـند در حـدود ۲۵۰۰ ق.م قـومی از نـژادهای مختلف و مخلوط زندگـی مـیکـرده، دارای صنایـع و معـماری خـاص بـودهانـد و دیـن و مـذهب شـرقی داشـتهاند.»
محقـق دیگـر در تأییـد ایـن نظـر مـینویسـد کـه سـاکنین «هـاراپـا» و «موهنجودارو» مخلوطـی از نـژادهای مختلف از جملـه طـوایف مغـول بـودهانـد. او مـیگـویـد: «بررسـی اسـکلـتهای کشـفشـده از موهنجودارو، یـک نفـر بـدون شـک مغـولـی بـوده اسـت.»
دکتـر فرهنـگ ارشـاد مـینویسـد: «مـردم کنـونی هنـد از بازماندگـان نژاد گـی نگـاکر هسـتند؛ مقابـل دراویدی، آریـایـی، تـرک و مغـول.»
بـه ایـن ترتیـب، مـیتـوانـد کـه دانشـمندان شـوروی واژههـای زبـان دراویدی را در زبـان مـای کـه جـزء زبـانهـای آلتـایی اسـت، بـیابنـد. چـون اقـوام دراویدی پـس از هـجـوم آریـایـیها بـه سـوی جنـوب و داخـل جنگـلهـای هنـد رانـده شـده و دیگـری فـرصت همـجواری بـا اقـوام آریـایـی را نـداشـتند، بـا تـأثیـر یـا تـداخـل واژههـای زبـانهـای آریـان آنـان آسـیـا و بـاکس شـده، پس چـار جا بـه فـرصـت پـذیـرفتن واژههـای دراویدی کـه قبـل از آمدن طـوایف آریـایـی در زمـان اولـی آریـایـی در نـواحـی شمـال غـرب در کنـارههـای سـند مـجـاور بـودهانـد و تنـداخـل واژههـا را بـه یـکدیگـر در طـول زمـان صـورت گرفتـه اسـت.
پس طبـق ایـن شـواهـد تـاریخـی نتیجـه مـیگـیریـم کـه افغانسـتان قبـل از آریـا مسـکن طـوایف مختلفـی از جملـه طـوایف مغـولـی بـوده اسـت.
پاورقی:
تاریخ تمدن، هنری لوکاس، ج 1، ص 150؛ ترجمه عبدالحسین آذرنگ، چاپ 1366.
تاریخ جامع ادیان، از آغاز تا دوره جان ناس؛ ترجمه علیاصغر حکمت، صص 90-91، چاپ سوم، تهران، 1353.
تشیع در هند، روث وایتهاوس؛ ترجمه مهدی سحابی، ص 154، نشر فضا، تهران، 1369.
مهاجرت تاریخی ایرانیان به هند، به فرهنگ و ارشاد، ص 57، تهران، 1365.
زبانهای آلتایی که نام خود را از آلتا (درجه آزاد) و گروههای اقوامی آقای در مغولستان گرفته است، شامل زبانهای ترکی (ترکان)، مغولی (مغولان)، تونغوزی (خانتوها)، سیبریایی، ساموییدی (نلخانها)، ژاپنی، مجاری و اوگری (اوینتوری) میشود و زبانهای کردی و ژاپنی با اینکه گروههای زیادی در زبان بین آنها عادت کردهاند، باز به یک اصل میرسند؛ جزو زبانهای التصاقی میشوند، زیرا زبان ترکی معمولی و لغات آنها را به خاطر التصاقی بودن که اصل فعل ثابت میماند و فقط با الحاق و الصاق پسوندها معنا آن تغییر میکند.