ویرگول
ورودثبت نام
مهدی حسن زاده تبریزی
مهدی حسن زاده تبریزی
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

کلیسا



کلیسا را همیشه دوست داشتم

حقیقتش نه برای عبادت .

برای اینکه می توانستم درست پشت سر تو

بنشینم

و نگاهت کنم

نمی دانی که من در همه ی پیچ های موی تو ساعت ها توقف کردم

و بار ها مسیر گردن و شانه هایت را با چشم هایم دنبال کردم


من تو را در آنجا یافتم و پرستیدم...


با دیدن تو به همه ادیان کافر ، و به تو مومن شدم


شعر عاشقاتهعاشقانه هاعبادتکلیسا
مجموعه ای از اشعار،دلنوشته ها و دکلمه های مهدی حسن زاده تبریزی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید