در بخش اول مقاله تولید محتوا کلمه ای چند، مدلهای مختلف قیمت گذاری محتوا را بررسی کردم و از مزایای روش پرداخت کلمهای گفت. همچنین متوسط هزینه تولید محتوا را در کشورهای دیگر مثل آمریکا، انگلیس و هند بررسی کردم و در نهایت هم از 7 عامل تاثیرگذار در تعیین قیمت محتوا گفتم. در بخش دوم مقاله، قصد دارم نحوه قیمت گذاری محتوا را با عینک کارفرما و تولید کننده محتوا بررسی و دو راهکار عملی هم برای بهبود شیوه قیمت گذاری ارائه کنم.
کلمهای چند بگم؟ (قیمت محتوا از دیدگاه نویسنده)
کلمهای چند کار کنم؟ سوال اکثر نویسندهها از خودشان وقتی که قرار است یک پروژه محتوایی را انجام دهند. اما بهتر است قبل از پرسیدن این سوال و پیدا کردن جواب، سوالات دیگری از خودمان بپرسیم. مثلا سوالاتی که میزان سختی پروژه را بسنجد:
پرسیدن این سوالها کمک میکند تا بتوانید زمان حدودی مورد نیاز برای انجام کار را دربیاورید. حالا چه بر اساس قیمت گذاری ساعتی کار کنید و چه به صورت کلمهای، میتوانید زمان مورد نیاز برای انجام مقاله را تبدیل به مبلغ ریالی کنید.
برای انجام این کار میتوانید قانون وزارت کار را به عنوان شاخص عمل در نظر بگیرید. به این صورت که حداقل حقوق وزارت کار (5.700.000 تومان) را بر متوسط ساعات کار موظفی ماهانه (176 ساعت) تقسیم کنید تا ارزش یک ساعت کارتان (32 هزار تومان) به دست بیاید. حالا میتوانید این عدد را در مدت زمان لازم برای انجام یک مقاله (مثلا 5 ساعت) ضرب کنید تا هزینه انجام کار (160 هزار تومان) به دست آید.
برای به دست آوردن هزینه کلمه ای هم کافیست مبلغ به دست آمده یعنی 160 هزار تومان را بر تعداد کلمات مقاله تقسیم کنید. با این حساب و کتاب، هزینه نوشتن یک مقاله 1000 کلمهای که 5 ساعت زمان برده برابر با کلمهای 160 تومان خواهد بود.
یک نویسنده حرفهای به طور معمول برای نوشتن یک مقاله باکیفیت 1000 کلمهای بین 3 تا 5 ساعت زمان لازم دارد
برای اینکه این موضوع بیشتر جا بیفتد و مثالهای مشخصتری را برای هر دو روش ساعتی و کلمهای ببینید، سری به مقاله نیما شفیع زاده با عنوان شاخص قیمتگذاری تولید محتوای متنی بزنید.
البته به عنوان یک نویسنده باید سوالهایی را هم از خودتان بپرسید که جایگاه حرفهای و ارزش قلمتان را به طور حدودی مشخص کند:
پرسیدن این سوالها کمک میکند تا جایگاه حرفهایتان را بهتر بشناسید و بر همین اساس، تعرفه تولید محتوای خودتان را کم یا زیاد کنید.
نویسنده عزیز! نشان بده حرفهای هستی تا دست بالای چانه زنی را داشته باشی!
این جملهها و چیزهایی شبیه به این در مذاکره با کارفرما کمکی به شما نخواهد کرد. برای بالا بردن قدرت چانهزنی روی قیمت محتوا باید در قدم اول یک رزومه قابل قبول و نمونه کارهای قابل دفاع داشته باشید. مطمئنا کارفرمای حرفهای با دیدن رزومه خوب و نمونه کار باکیفیت، تمایل اولیه خودش را برای همکاری با شما نشان خواهد داد.
در قدم بعدی میتوانید با پرسیدن سوالات درست، دقیقا بفهمید که نیاز کارفرمای شما چیست و دنبال چه نوع محتوایی است. با این روش، میتوانید خیلی بهتر روی خواسته و انتظار کارفرما مانور بدهید و حتی در مورد نحوه تولید محتوا پیشنهاد و ایده بدهید. اینطوری در ذهن کارفرما یک تصویر حرفهای از شما شکل میگیرد و خیلی راحتتر به شما اعتماد خواهد کرد. حالا وقتش رسیده که با شرایط بهتر روی قیمت مذاکره کنید.
اگر هنوز هم برای توافق روی قیمت مشکل دارید، میتوانید قیمت پیشنهادی خود را بر اساس عوامل تاثیرگذار روی تعیین قیمت محتوا شرح دهید. خیلی وقتها اگر کارفرما بداند که دقیقا بابت چه چیزی پول پرداخت میکند، انعطاف پذیری بیشتری برای تعیین قیمت خواهد داشت.
کلمهای چند بدم؟ (قیمت محتوا از دیدگاه کارفرما)
در نقطه مقابل، کارفرمایی قرار دارد که بودجه مشخصی در اختیار اوست و سوال محتوا کلمهای چند برایش کلیدیست. برای تعیین قیمت تولید محتوا به عنوان کارفرما باید دقیقا همان سوالهای بخش نویسنده را از خودمان بپرسیم. اینکه محتوای درخواستی ما چقدر تخصصی است، کجا استفاده میشود و اینکه انتظارمان از نویسنده چه چیزهایی است. به جز اینها باید به تجربه و تخصص نویسنده و سوابق کاری او هم توجه کنیم. اما چند سوال کلیدی دیگر هم وجود دارد:
این سوالها کمک میکند تا شناخت بهتری از هدف و ویژگیهای محتوای مورد نظر برای کسب و کارمان پیدا کنیم. همچنین میتوانیم با آگاهی بهتری از بازار کار محتوا در مورد استخدام نویسنده و قیمت گذاری محتوا تصمیم بگیریم.
کارفرمای عزیز! همیشه کمتر، بهتر نیست!
اگر به عنوان یک کارفرما اعتقاد دارید که محتوا میتواند اوضاع کسب و کار شما را بهتر کند، باید به این هم اعتقاد داشته باشید که فقط و فقط محتوای خوب و باکیفیت میتواند چنین کاری کند. اگر بودجه کافی برای تولید محتوای باکیفیت ندارید بهتر است اصلا کار تولید محتوا را شروع نکنید. محتوای بی کیفیت و ضعیف نه تنها کمکی به کسب و کارتان نخواهد کرد بلکه باعث ایجاد تصویر مخدوش و غیرحرفهای از شما خواهد شد.
اگر مهم ترین فاکتور شما برای انتخاب نویسنده، قیمت پایین است؛ بدانید و آگاه باشید که در حال دور ریختن پول خود هستید! نویسندهای که با قیمت کف بازار برای شما مینویسد، میداند که با این قیمتها کار زیاد است و احتمالا همین موضوع باعث کمرنگ شدن احساس مسئولیت او خواهد شد. در نتیجه کیفیت محتوای درخواستی شما نیز همان کیفیت کف بازار است! ضمن اینکه این نویسندهها معمولا پروژههای همزمان زیادی با قیمت پایین میگیرند و گاهی در روز بیش از 5 هزار کلمه مینویسند که طبیعتا باعث خستگی و کاهش قابل ملاحظه کیفیت محتوا خواهد شد.
یک نویسنده محتوای باتجربه ممکن است هزینههای بالاتری داشته باشد، اما در عوض تخصص بالاتری دارد، تجربه نوشتن در حوزههای بیشتری را دارد، سریعتر کار میکند و در نهایت هم خروجی باکیفیتتری را ارائه میدهد که نیاز به ویرایش کمتری خواهد داشت.
حساب سرانگشتی!!
ما کسب و کاری هستیم که برای راه اندازی بلاگ به هفتهای 3 مقاله 1500 کلمهای نیاز داریم. یعنی ماهانه 12 مقاله که در مجموع 18 هزار کلمه است. کار کردن با نویسندهای که با کلمهای 70 تومن کار میکند، در ماه برایمان 1.260.000 تومان هزینه خواهد داشت. حالا اگر با یک نویسنده قویتر با 50 تومن بیشتر یعنی کلمهای 120 تومان کار کنیم، این هزینه ماهانه به 2.160.000 تومن میرسد. یعنی فقط 900 هزار تومن بیشتر در یک ماه و چیزی حدود 11 میلیون بیشتر در طی یک سال! حالا کدام یکی را انتخاب میکنید؟
برای انتخاب نویسنده، دغدغه کیفیت محتوا را در اولویت بالاتری نسبت به دغدغه قیمت قرار دهید
راهکار پیشنهادی برای تعیین نرخ تولید محتوای متنی
خب در مقاله قبلی گفتم که به دلایل مختلف، روش تعیین قیمت محتوا بر اساس کلمه از نظر من روش بهتری حداقل در شروع همکاری است. بنابراین، راهکارهای پیشنهادی را هم بر همین اساس ارائه میکنم (البته این راهکارها به راحتی قابل تعمیم به روش ساعتی هم هستند).
1- تعیین قیمت محتوا بر اساس کیفیت
در این روش، پرداخت هزینه تولید محتوا بر اساس کیفیت هر مطلب انجام میشود و یک رقم ثابت وجود ندارد. البته برای کاهش احتمال چالش بین نویسنده و کارفرما باید یک بازه مشخص را برای عدد پرداختی در نظر گرفت. یعنی نویسنده و کارفرما بر اساس معیارهای گفته شده در همین مقاله، روی یک عدد مشخص به عنوان کف و سقف پرداختی به توافق برسند. مثلا یادم هست چند سال پیش که به عنوان نویسنده با آژانس بازاریابی نوین همکاری میکردم، رقم پرداختی آنها بر اساس کیفیت محتوا بین 30 تا 70 تومن متغیر بود.
تجربه به من نشان داده که این روش اگر به شکل درست به کار گرفته شود، بهترین روش قیمت گذاری تولید محتوای متنی است. در این روش، نویسنده همیشه این انگیزه را دارد که با بهتر کردن کیفیت محتوا، رقم دریافتی خود را بیشتر کند. در حالیکه در روش پرداخت ثابت، نویسنده میداند که یک محتوای متوسط همانقدر برای او آورده مالی دارد که یک محتوای عالی دارد. در مدتی که به عنوان مدیر محتوا فعالیت کردهام، هر جا که دستم برای پرداخت باز بوده از این روش استفاده کردم و میتوانم ادعا کنم این روش با ضریب بالایی برای نویسنده و کارفرما رضایت بخش بوده است.
اما مشکل این روش آنجایی است که نظر نویسنده و کارفرما در مورد کیفیت محتوا فرق میکند. این مشکل برای خود من هم در زمان همکاری با نوین پیش آمد. معمولا تمام محتواها با قیمت بین 40 تا 50 تومن پرداخت میشد، در حالی که به نظر منِ نویسنده کیفیت محتوایی که مینوشتم بالاتر از این رقم بود. یک بار هم که این موضوع را با آنها در میان گذاشتم، جوابشان این بود که کارشناس ما کیفیت محتوا را اینطور ارزیابی کرده!
برای حل این مشکل باید یک ساختار مشخص را برای تعیین کیفیت محتوا داشته باشیم. ساختار مشخص یعنی اینکه چند فاکتور مشخص را به عنوان فاکتورهای ارزیابی کیفیت محتوا در نظر بگیریم. این فاکتورها میتواند در پروژههای مختلف فرق کند اما به طور کلی، موارد زیر میتوانند مهمترین فاکتورهای ارزیابی محتوای متنی باشند:
البته که شما میتوانید موارد دیگری مثل انتخاب تصاویر مناسب را نیز در فاکتورهای خود بگنجانید. وقتی معیارهای سنجش کیفیت محتوا مشخص باشد، احتمال ایجاد تعارض بین نویسنده و کارفرما پایین خواهد آمد. کارفرما حتی میتواند یک طیف امتیازی (مثلا 1 تا 5) را برای هر کدام از معیارها در نظر بگیرد و پرداختی را بر اساس امتیاز نهایی هر مطلب مشخص کند. مثلا مطالبی که بین 30 تا 35 امتیاز بگیرند، بیشترین دریافتی را خواهند داشت.
موضوع مهم این است که برای سنجش کیفیت محتوا یا باید خود کارفرما دارای احاطه به موضوع و تخصص محتوایی کافی باشد، یا اینکه از یک فرد حرفهای به عنوان مدیر یا سرپرست محتوا استفاده کند. توصیه من به کارفرمایان این است که اگر نویسنده خوبی پیدا کردید، در بررسی فاکتورهای سنجش محتوا خیلی سخت نگیرید؛ چون کارشناس تولید محتوای خوب به این راحتیها پیدا نمیشود!
2- تعیین قیمت محتوا بر اساس درجه کیفی نویسنده
روش دوم برای تعیین هزینه تولید محتوای متنی، نیاز به یک واسطه دارد. واسطهای که نویسندگان را بر اساس سطح کیفی، تجربه و تخصص آنها درجه بندی کند. این واسطه میتواند جایی مثل انجمن حرفهای نویسندگان محتوای متنی باشد یا شرکتهای تولید محتوایی که با نویسندگان مختلفی کار میکنند. البته تا به حال نه چنین انجمنی وجود داشته و نه شرکتهای تولید محتوا اقدامی برای درجه بندی کیفی نویسندگان انجام دادهاند.
اما پلتفرمهای فریلنسری مثل پونیشا به نوعی این کار را انجام دادهاند. در این پلت فرمها تعداد پروژههای انجام شده توسط هر فریلنسر و امتیازات و فیدبکهای کارفرمایان مختلف قابل مشاهده است. بنابراین، فریلنسرهایی که پروژههای بیشتری داشتهاند و امتیازات و کامنتهای بهتری گرفتهاند، معمولا رقم بالاتری را دریافت میکنند.
به طور کلی، تشکیل یک انجمن حرفهای برای درجه بندی کیفی متخصصان حوزه محتوا به نویسنده و کارفرما کمک میکند تا راحتتر انتخاب کنند و قیمت گذاری محتوا را با شرایط بهتری انجام دهند. ضمن اینکه این کار باعث افزایش انگیزه نویسندگان برای پیشرفت میشود که در نهایت منجر به ارتقای سطح کیفی کارها در زمینه تولید محتوای متنی خواهد شد.
در یک نگاه
هر چه که نویسندهها از لزوم بودن یک انجمن صنفی بگویند و خواستار تعیین قیمت محتوا به صورت دستوری باشند، باز هم در نهایت این بازار عرضه و تقاضا است که قیمت را مشخص خواهد کرد. تا وقتی کارفرماهایی باشند که محتوای متنیِ کیلویی و ارزان قیمت بخواهند، نویسندگانی هم خواهند بود که تولید محتوای کیلویی انجام دهند. پس بهتر است به عنوان یک نویسنده بیشتر روی افزایش مهارت و دانشتان تمرکز کنید و مطمئن باشید که با بهتر کردن خودتان میتوانید با کارفرماهای حرفهای تر و قیمتهای بالاتر کار کنید.
امیدوارم که مقاله تولید محتوا کلمه ای چند کمک کنه تا قیمت گذاری محتوا به روش عادلانهتری برای هر دو طرف انجام بشه.
پایان