شما مدتی است که پیشتاز تلاشهای مارکتینگ محتوای سازمان خود هستید و عملکرد تیم شما رئیس شما را متقاعد کرده است که کاملاً بازاریابی محتوا را در پیش بگیرد. هر چند یک مشکل کوچک وجود دارد.
رئیس شما میخواهد شما یک طرح بازاریابی محتوا بنویسید و به آنها ارائه دهید ، اما شما قبلاً چنین کاری نکرده اید. شما حتی نمی دانید از کجا شروع کنید.
خوشبختانه ، ما بهترین برنامه های بازاریابی محتوا را برای کمک به شما در نوشتن یک برنامه مارکتینگ مشخص که ریشه در داده ها داشته و نتایج واقعی ایجاد میکند ، گردآوری کرده ایم.
در این پست ، ما در مورد اینکه یک برنامه بازاریابی چیست و چگونه برخی از بهترین برنامه های مارکتینگ استراتژی هایی را ارائه میدهند که در خدمت مشاغل مربوطه هستند ، بحث خواهیم کرد.
طرح مارکتینگ نقشه راهی استراتژیک است که مشاغل از آن برای سازماندهی ، اجرا و پیگیری استراتژی مارکتینگ خود در یک بازه زمانی مشخص استفاده میکنند. برنامه های مارکتینگ میتواند شامل استراتژی های مارکتینگ جداگانه برای تیم های مختلف مارکتینگ در سراسر شرکت باشد ، اما همه آنها در جهت اهداف تجاری مشابه کار میکنند.
هدف از یک برنامه مارکتینگ نوشتن تاکتیک ها و استراتژی های شما بهصورت سازمان یافته است. این به شما کمک میکند تا در مسیر خود باشید و موفقیت کمپینهای خود را بسنجید.
نوشتن یک برنامه بازاریابی به شما کمک میکند تا در مورد مأموریت هر کمپین ، مشخصات خریدار ، بودجه ، تاکتیک ها و موارد قابل تحویل فکر کنید. با داشتن همه این اطلاعات در یک مکان ، شما در ادامه کار با یک کمپین ، مشاهده اینکه چه عواملی مؤثر است و چه عواملی ، و اندازه گیری موفقیت استراتژی خود راحتتر خواهید بود.
بسته به شرکتی که در آن کار میکنید ، ممکن است بخواهید از انواع برنامه های مختلف مارکتینگ استفاده کنید. در اینجا فقط چند مورد ذکر شده است:
برنامه های مارکتینگ سهماهه یا سالانه: این برنامهها استراتژی ها یا کمپین هایی را که شما در یک دوره زمانی خاص انجام می دهید برجسته میکند.
به خاطر داشته باشید که بین یک برنامه مارکتینگ و یک استراتژی مارکتینگ تفاوت وجود دارد.
استراتژی مارکتینگ در مقابل برنامه مارکتینگ
یک استراتژی مارکتینگ چگونگی انجام یک مأموریت یا هدف خاص توسط یک تجارت را توصیف میکند. این شامل کدام کمپینها ، محتوا ، کانال ها و نرمافزارهای مارکتینگ است که برای اجرای آن مأموریت و پیگیری موفقیت آن استفاده میکنند.
بهعنوان مثال ، اگرچه یک برنامه یا بخش بزرگتر ممکن است مارکتینگ در شبکههای اجتماعی را مدیریت کند ، شما ممکن است کارهای خود را در Facebook بهعنوان یک استراتژی مارکتینگ فردی در نظر بگیرید.
یک برنامه مارکتینگ شامل یک یا چند استراتژی مارکتینگ است. این چارچوبی است که تمام استراتژی های مارکتینگ شما از آن ایجاد میشود و به شما کمک میکند هر استراتژی را به یک مارکتینگ بزرگتر و یک هدف تجاری متصل کنید.
بیایید بگوییم ، بهعنوان مثال ، شرکت شما در حال راه اندازی یک محصول نرمافزاری جدید است که میخواهد مشتریان در آن ثبت نام کنند. این امر از بخش مارکتینگ میخواهد تا یک برنامه مارکتینگ تهیه کند که به معرفی این محصول در صنعت و ثبت نام های مورد نظر کمک کند.
این بخش تصمیم میگیرد یک وبلاگ اختصاص داده شده به این صنعت ، یک سری جدید ویدیویی YouTube برای ایجاد تخصص و یک حساب کاربری در توییتر برای پیوستن به مکالمه پیرامون این موضوع ایجاد کند - همه اینها برای جذب مخاطب و تبدیل این مخاطبان به کاربران نرمافزار است. .
در مثال فوق ، برنامه مارکتینگ مشاغل به معرفی یک محصول نرمافزاری جدید به بازار و ورود ثبت نام به آن محصول اختصاص یافته است. تجارت با سه استراتژی بازاریابی بر اساس آن طرح انجام میشود: یک وبلاگ جدید صنعت ، یک سری ویدیوی YouTube و یک حساب توییتر.
البته ، تجارت ممکن است این سه مورد را یک استراتژی بازاریابی عظیم ، هر کدام با استراتژی های محتوای خاص خود ، در نظر بگیرد. اینکه چقدر میخواهید برنامه مارکتینگ شما گرانول باشد ، به خود شما بستگی دارد. بااینحال ، مجموعه خاصی از مراحل وجود دارد که هر برنامه بازاریابی در ایجاد آن طی میکند. در زیر اطلاعات آنها را بیاموزید.
اولین قدم شما در نوشتن یک برنامه بازاریابی بیان مأموریت خود است. اگرچه این مأموریت مختص دپارتمان بازاریابی شما است ، اما باید در خدمت بیانیه اصلی مأموریت شما باشد. خاص باشید ، اما خیلی خاص نیست. در این طرح بازاریابی فضای کافی برای توضیح بیشتر در مورد چگونگی دستیابی به مشتریان جدید و انجام این مأموریت باقی مانده است.
بهعنوان مثال ، اگر مأموریت تجارت شما "ایجاد رزرو سفر به یک تجربه لذت بخش" باشد ، ممکن است مأموریت بازاریابی شما "جذب مخاطب از مسافران ، آموزش آنها در صنعت گردشگری و تبدیل آنها به کاربران بستر رزرو ما باشد."
هر طرح بازاریابی خوب توصیف میکند که چگونه اداره پیشرفت مأموریت خود را پیگیری میکند. برای انجام این کار ، باید شاخص های اصلی عملکرد یا به اختصار "KPI" خود را تعیین کنید. KPI معیارهای فردی است که عناصر مختلف یک کمپین بازاریابی را اندازه گیری میکند. این واحدها به شما کمک میکنند اهداف کوتاه مدت را در مأموریت خود تعیین کنید و پیشرفت خود را به رهبران تجارت اطلاع دهید.
بیایید مأموریت بازاریابی خود را از مرحله بالا مثال بزنیم. اگر بخشی از مأموریت ما "جذب مخاطب از مسافران" باشد ، ممکن است بازدیدهای وبسایتها را با استفاده از نمایش صفحات ارگانیک ردیابی کنیم. در این حالت ، "بازدیدهای صفحه ارگانیک" یک KPI است و با گذشت زمان می توانیم تعداد بازدیدهای صفحه خود را مشاهده کنیم.
این KPI ها در مرحله 4 ، در زیر ، دوباره وارد مکالمه میشوند.
شخصیت خریدار توصیفی است که شما میخواهید چه کسانی را جذب کنید. این میتواند شامل سن ، جنس ، مکان ، اندازه خانواده ، عنوان شغلی و موارد دیگر باشد. هر شخصیت خریدار باید بازتاب مستقیم مشتریان و مشتریان بالقوه کسبوکار شما باشد. بنابراین ، بسیار مهم است که رهبران کسبوکار همه در مورد مشخصات شخص خریدار شما به توافق برسند.
در اینجا میتوانید شخصیت خریدار را بهرایگان توسعه دهید.
در اینجا جایی است که شما نکات اصلی استراتژی بازاریابی و محتوای خود را وارد خواهید کرد. از آنجا که لیست خشکشویی از انواع محتوا و کانالها امروز در دسترس شما است ، بسیار مهم است که عاقلانه انتخاب کنید و نحوه استفاده از محتوا و کانالهای خود را در این بخش از برنامه بازاریابی توضیح دهید.
کدام نوع محتوا را ایجاد خواهید کرد. این موارد میتوانند شامل پست های وبلاگ ، فیلمهای YouTube ، اینفوگرافی ، کتاب الکترونیکی و موارد دیگر باشند.
چه مقدار از آن را ایجاد خواهید کرد. میتوانید حجم محتوا را در فواصل روزانه ، هفتگی ، ماهانه یا حتی سهماهه توصیف کنید. همه اینها به گردش کار شما و اهداف کوتاه مدت شما برای محتوای شما بستگی دارد.
اهدافی (و KPI) که برای ردیابی هر نوع استفاده خواهید کرد. KPI ها میتوانند شامل ترافیک ارگانیک ، ترافیک شبکههای اجتماعی ، ترافیک ایمیل و مراجعه به سایت باشند. اهداف شما همچنین باید شامل صفحاتی باشد که میخواهید آن بازدید را به سمت خود هدایت کنید ، مانند صفحات محصول ، صفحات وبلاگ یا صفحه های فرود.
کانالهایی که این محتوا را روی آنها توزیع میکنید. برخی از کانال های معروف در دسترس شما شامل فیس بوک ، توییتر ، LinkedIn ، یوتیوب ، Pinterest و اینستاگرام است.
هرگونه تبلیغات پولی که در این کانال ها انجام خواهد شد.
یک برنامه بازاریابی توضیح میدهد که تیم بازاریابی قرار است روی چه چیزی تمرکز کند. بااینحال ، این همچنین توضیح میدهد که تیم بازاریابی قرار نیست روی چه چیزی تمرکز کند.
اگر جنبه های دیگری از تجارت شما وجود دارد که در این طرح خاص خدمت نمی کنید ، آنها را در این بخش بگنجانید. این حذف ها به توجیه رسالت ، شخصیت های خریدار ، KPI ها و محتوای شما کمک میکند. در یک کار بازاریابی نمی توانید همه را راضی کنید و اگر تیم شما درگیر چیزی نیست ، باید این موضوع را اعلام کنید.
استراتژی محتوای شما ممکن است از بسیاری از کانال ها و سیستم عامل های رایگان استفاده کند ، اما برای یک تیم بازاریابی هزینه های پنهانی وجود دارد که باید حساب شوند.
اعم از هزینه های مستقل ، حمایت مالی یا اجاره جدید بازاریابی تمام وقت ، از این هزینه ها برای تهیه بودجه بازاریابی استفاده کرده و هر هزینه را در این بخش از برنامه بازاریابی خود ترسیم کنید.
بخشی از بازاریابی این است که بدانید علیه چه کسانی بازاریابی میکنید. در مورد بازیگران اصلی صنعت خود تحقیق کنید و در این بخش مشخصات هر یک را در نظر بگیرید.
به خاطر داشته باشید که هر رقیبی چالشهای یکسانی را برای تجارت شما به وجود نمی آورد. بهعنوان مثال ، اگرچه ممکن است یک رقیب در موتورهای جستوجو رتبه بالایی برای کلمات کلیدی که میخواهید وب سایت شما برای آن رتبه بندی کند ، باشد ، رقیب دیگری ممکن است ردپای سنگینی در یک شبکه اجتماعی داشته باشد که در آن قصد دارید یک حساب کاربری راه اندازی کنید.
با برنامهریزی کامل بازاریابی ، وقت آن است که توضیح دهیم چه کسی چه کاری انجام میدهد. لازم نیست خیلی عمیق به پروژه های روزمره کارمندان خود بپردازید ، اما باید مشخص شود که کدام تیم ها و رهبران تیم انواع محتوای خاص ، کانال ها ، KPI و موارد دیگر را بر عهده دارند.
آماده تهیه برنامه مارکتینگ خود هستید؟ استفاده از این الگوی رایگان را شروع کنید و از نمونه های واقعی زیر الهام بگیرید.
هدف اصلی: برنامه بازاریابی محتوا
در HubSpot ، ما تیم بازاریابی خود را از دو فارغ التحصیل دانشکده بازرگانی ساخته ایم که از یک میز قهوه تا یک نیروگاه صدها کارمند کار میکنند. در این راه ، ما بیاموزهای بی شماری آموخته ایم که استراتژی فعلی بازاریابی محتوای ما را شکل داده است ، بنابراین ما تصمیم گرفتیم بینش خود را در یک پست وبلاگ نشان دهیم تا به بازاریابان بیاموزیم که چگونه یک استراتژی بازاریابی محتوای موفق را صرفنظر از اندازه تیم آنها ایجاد کنند.
در این راهنمای جامع برای بازاریابان مدرن ، خواهید آموخت:
و سرانجام ، معیارهای پیشنهادی هر یک از تیم های شما باید برای بهینهسازی برنامه بازاریابی محتوای شما اندازه گیری و گزارش دهند.
هدف اصلی: برنامه بازاریابی محتوا
راه اندازی موفقیت آمیز کتاب ، نمونه بارز بازاریابی محتوای مبتنی بر داده است. استفاده از داده ها برای بهینهسازی استراتژی محتوای شما باعث افزایش آگاهی بیشتر برای کتاب شما ، افراد بیشتری را به عضویت در محتوای شما سوق میدهد ، مشترکان بیشتری را به خریدار تبدیل میکند و خریداران بیشتری را ترغیب میکند که کتاب شما را به دوستان خود توصیه کنند.
هنگامی که شین اسنو شروع به تبلیغ کتاب جدید خود Dream Team کرد ، دانست که باید از چارچوب استراتژی محتوای داده محور استفاده کند. بنابراین او مورد علاقه خود را انتخاب کرد: آبشار استراتژی محتوا ، که توسط اقتصادی بارز بهعنوان مدلی برای ایجاد سیستمی با رویکرد خطی و ترتیبی تعریف شده است.
اسنو در باره چگونگی کمک آبشار استراتژی محتوا به وی کمک کرد تا کتاب جدید خود را با موفقیت راه اندازی کند. پس از خواندن آن ، میتوانید از تاکتیک های او برای آگاهی از برنامه بازاریابی خود استفاده کنید. بهطور خاص ، شما خواهید آموخت که چگونه او:
شما میتوانید از طرح بازاریابی Snow برای تهیه یک برنامه استراتژی محتوای بهتر استفاده کنید ، مخاطبان خود را بهتر بشناسید و وقتی صحبت از تبلیغ و توزیع محتوا میشود ، خارج از چارچوب فکر کنید.
هدف اصلی: طرح بازاریابی راه اندازی محصول جدید
وقتی بهدنبال یک برنامه بازاریابی برای یک محصول جدید هستید ، الگوی Chief Outsiders مکانی عالی برای شروع است. برنامه های بازاریابی برای یک محصول جدید خاص تر خواهد بود زیرا آنها در مقابل یک استراتژی بازاریابی کل شرکت به یک محصول هدف قرار گرفتهاند.
پس از خواندن این طرح ، یاد خواهید گرفت که چگونه:
هدف اصلی: برنامه بازاریابی محتوا
نوشتن یک طرح محتوا چالش برانگیز است ، خصوصاً اگر قبلاً هرگز چنین برنامه ای ننوشته اید. بافر تصمیم گرفت به جامعه بازاریابی محتوا کمک کند.
آنها با الك كردن بيشمار از الگوهاي استراتژي بازاريابي محتوا و آزمايش بهترين آنها ، يك الگوي طرح بازاريابي محتوا را با دستورالعمل ها و مثال هايي براي بازارياباني كه هيچگاه استراتژي محتواي خود را مستند نكرده اند ، ساختند.
پس از خواندن الگوی طرح بازاریابی بافر ، خواهید آموخت که چگونه:
الگوی Buffer یک راهنمای گام به گام کاملاً باورنکردنی است و برای هر بخش مثالهایی دارد. بهعنوان مثال ، بخش شخصیت مخاطب دارای مطالعات موردی از شخصیت های بالقوه مخاطبان واقعی مانند "Blogger Brian" است. اگر از روند ایجاد یک راهنمای بازاریابی بیش از حد احساس ناراحتی میکنید ، این میتواند به شما کمک کند تا بتوانید آن را راحت کنید.
هدف اصلی: برنامه بازاریابی محتوا
متدولوژی محتوای محتوا مانند یک چرخدنده کار میکند. آنها بهجای استفاده از یک استراتژی کاملاً جدید برای هر کمپین بازاریابی جدید ، از استراتژی کمپین بازاریابی قبلی خود برای هدایت برنامه بعدی استفاده میکنند. روش مشابه محتوای چرخدنده ، برای حرکت دادن دنده ها به یک فشار اولیه انرژی نیاز دارد.
چه چیزی این انرژی را تأمین میکند؟ طرح محتوای آنها.
برای کمک به بازاریابان برای توسعه یک فرایند بازاریابی خودپرداز ، بهطور مرتب برنامه کامل محتوای خود را در یک پست وبلاگ تهیه کنید. پس از خواندن ، یاد خواهید گرفت که چگونه:
با استفاده از یک استراتژی چرخان مانند در تلاشهای بازاریابی خود ، اساساً بار استفاده از استراتژی های جدید را برای هر یک از کمپینهای مارکتینگ جدا میکنید. در عوض ، تلاشهای قبلی شما با گذشت زمان شتاب بیشتری میگیرد و انرژی مستمر را در هر آنچه که در آینده منتشر میکنید ، پراکنده میکند.
هدف اصلی: برنامه بازاریابی محتوا
قدیمی اما خوب طرح بازاریابی ، که عبارتاند از:
اگر واقعاً گم شدهاید که از کجا با یک برنامه بازاریابی شروع کنید ، این راهنما میتواند به شما کمک کند مخاطبان خود را تعریف کنید ، نحوه دستیابی به آنها را بشناسید و اطمینان حاصل کنید که مخاطبان مشتری وفاداری میشوند.
این برنامه های بازاریابی بهعنوان منابع اولیه برای شروع برنامه بازاریابی محتوای شما عمل میکنند - اما برای ارائه واقعی آنچه مخاطبان شما میخواهند و نیاز دارند ، احتمالاً باید ایدههای مختلفی را آزمایش کنید ، موفقیت آنها را بسنجید و سپس همانطور که اهداف خود را اصلاح کنید برو