یک زمانی سنت گرایان جامعه ایرانی ، از حمام های جدید (دوش آب) پرهیز می کردند و معتقد بودند دوش مطهر نیست و غسل کردن با آن جایز نیست.
از رادیو ، تلوزیون ، بلندگو و حتی تا دهه پیش از ویدیو دوری می کردند.
از راه رفتن شانه به شانه زن و مرد پرهیز داشتند.
زن را موظف به انجام کارهای خانه می دانستند و با رای دادن و انتخاب شدن زنان مخالفت می کردند.
از بردن نام زنان و دختران خود ، در مجامع عمومی پرهیز می کردند.
بستن ساعت به دست یا پوشیدن کت و شلوار را تشبیه به کفار می کردند و حرام می دانستند.
عکاسی و سوار شدن به دوچرخه و قطار را جایز نمی دانستند.
دختر و پسر را حتی پس از عقد تا شب عروسی از هم دور نگه می داشتند.
رانندگی زنان را جایز نمی دانستند و دختران خود را به مدرسه نمی فرستادند.
از گرفتن گذرنامه و شناسنامه خودداری می کردند و این ها را عین شریعت و دین می دانستند و اگر کسی خلاف آن عمل می کرد ، او را گناهکار لقب می دادند.
امروز اما همه این امور پیش افتاده و طبیعی به شمار می روند.
هرچند که هنوز هم هستند کسانی که این کارها را فرهنگ غرب و دسیسه آمریکا برای نابودی اسلام می دانند!!
برای شکستن این تابوها انسان هایی جانشان را از دست دادند ، شلاق ها خوردند ، سرزنش شدند و آبرویشان را بر باد دادند....
بسیاری از اتفاق هایی که امروز هم خط قرمز به شمار می روند تا چند وقت دیگر به عنوان امور پیش و پا افتاده و عادی قلمداد می شوند و نسل های آینده به آن لبخند می زنند.
فقط انگار لازم است که انسان هایی جان و مال و آبرویشان را برسر آن بگذارند.
صاف کردن جاده های سنگلاخ همیشه پر هزینه است.
پیش از ما کسانی هزینه اش را داده اند ، امروز هم عده ای می دهند تا آیندگان آسوده تر زندگی کنند.
گویند : در این کشور :
سنگ لعل شود در مقام صبر ، آری شود ، ولیک به خون جگر شود.
منبع : clean.minded