با یک سرچ ساده فاجعه بهخوبی خودش را نشان میدهد. هزاران مقاله فارسی و انگلیسی با عناوینی مثل:
· چطور افراد دورو را شناسایی کنیم؟
· چطور با افراد دورو کنار بیاییم؟
· درمان دورویی
· چگونگی حذف افراد دورو از زندگی خود
· مقابله به افراد دورو
· با همسر دورویم چه کنم؟
و...
من قصد ندارم راجع به این موضوعات بنویسم. تا دلتان بخواهد نوشتهاند و ما نیز خواندهایم. ولی متأسفانه آدمهای دوروی دوروبرمان کم که نشدند هیچ ...
به نظرم صائب تبریزی با طنزی تلخ در این بیت زیبا سخن را تمام کرده است.
دل و زبان منافق یکی شود باهم به هر دودست اگر گربهرو تواند شست
در این بیت از آرایه ادبی اسلوب معادله استفاده شده است که یکی از درخشانترین آرایههای ادب فارسی است. در اسلوب معادله شاعر مطلبی را که غالبا با یک مفهوم عقلی و از نوع خبری است بیان میکند و برای اثبات آن دلیلی در مصراع بعد میآورد. دو مصراع بیت در این قالب مثل دو طرف یک معادله ریاضی هستند و میتوان بین آنها علامت مساوی قرار داد. به بیان بهتر مصرع دوم بیانی از مصرع اول به فرمی دیگر است و با وجود اینکه علمی نیست اما مخاطب آن را بسیار دلپذیر مییابد.
من هم مانند صائب فکر میکنم زیاد از حد خوشبینی است اگر فکر کنیم روزی میرسد که این رذیلت اخلاقی کمرنگ و کمرنگ میشود. تا جایی که دود شود و به هوا برود و همه ما دور هم نفس راحتی بکشیم. انگیزه من برای نگارش این روزنوشت اتفاقا نقطه مقابل این آرزوی محال است. چون من فکر میکنم اگر از زاویه دید من نگاه کنیم وجود این آدمها چندان هم بد نیست.
در ادامه به پنج مزیت مصاحبت به دورویان! اشاره خواهم کرد. ولی پیش از برشمردن آنها باید اقرار کنم که تمام مزایایی که خواهم گفت به تحمل این افراد نمیارزد. اگر امکانش را دارید حضور این افراد را در اتمسفر زندگی خود کم و یا حذف کنید. اما اگر ناگزیر به تحملشان هستید ادامه دادن به خوانش این نوشته برایتان خالی از لطف نخواهد بود.
1- برخورد با این افراد چالش برانگیز است و ذهن شما را حسابی درگیر میکند. دائما دنبال این خواهید بود که روی دیگر سکه را در ذهن خود شبیه سازی کنید. و از خود بپرسید در غیاب من و حضور نفر سوم چه تغییری در گفتار و رفتار این فرد بوجود خواهد آمد؟ این ماجرا در غیاب من چطور روایت خواهد شد؟
اوج جذابیت ماجرا کشف الگوی رفتاری او با توجه به اطلاعاتیکه از رفتار او دریافت میکنید، است. اگر با دقت رفتارش را رصد کنید موقعیتهایی پیش خواهد آمد که قادرید دو طرف سکه را ببینید. این فرصت زمانی رخ میدهد که شما در جایگاه شخص سومی قرار بگیرید که ذینفع نیست و از دور تماشاگر است. به تجربه ثابت شده که آدمهای دورو و نیرنگ باز الگوی ثابتی دارند و با کشف آن میتوانید آن روی سکه را حدس بزنید.
2- دومین مزیت ممکن است کمی به نظرتان اسلوگان طور یا شعارگونه بیاید ولی ریشه در حقیقت دارد. داستان معروف « لقمان را گفتند ادب از که آموختی» از گلستان سعدی از معروفترین مثلهای فارسی است و آنقدر گفتهاند و شنیدهایم و گفتهایم و شنیدهاند که برایمان کلیشه شده. اما در مواجهه با کلیشهها باید سؤالی از خود بپرسیم. آیا کلیشهها لزوما بیمایه هستند یا گاهی پرمایگی یک حقیقت و فراگیر شدنش آن را تبدیل به کلیشه میکند؟ اگر با نوع دوم سر و کار داشته باشیم به نفع همه است که حسابی بچسبیم به همان کلیشه.
اگر ما هم راه لقمان را در پیش بگیریم و هر چه از ایشان(دبل فیسها!) در نظرمان ناپسند آمد از آن فعل پرهیز کنیم، خواهیم دید کم موهبتی نیست همنشینی با دوروها.
3- تجربهای که دورویی وارد زندگی میکند قطع بهیقین در دفع حوادث بعدی به کار میآید.
4- کاسه صبر آدم کاملا ناخودآگاه در کنار فرد دورو بزرگ میشود و دیگر به این زودیها لبریز نمیشود. دیگر بهراحتی قبل از کوره در نخواهید رفت.
5- نمیدانم تا به حال کسب جمعیت از زلف پریشان کردهاید یا خیر. اگر کرده باشید حدس میزنید که چه خواهم گفت. گاهی پیش میآید که از بینظمی و پریشانی اجزا نظم و یکپارچگی بینظیری خلق میشود.
تضاد شخصیتی افراد دو چهره بهقدری زننده است که به شما برای رسیدن به چرایی وجود خودتان کمک میکند. گویی زشتی شخصیتهای چندگانه طلای درون شمارا صیقل میدهد . آن را درخشان میکند.