ب وقت ۳ صبح??،میخام از خاطراتمون واسش بگم شاید بخونه ...
اولین بازی ک باهاش چت کردم یه حس عجیبی داشتم؛قلبم میگفت این همونیه ک میتونه حالت رو خوب کنه و کنارت باشه،شد تموم زندگیم واسه همین اسمشو سیو کردم
Vitamin?
چون وقتی حالم بد بود اون ویتامینم بود(:
وقتی برای اولین بار دیدمش؛دیوونش شدم خودشم میدونست ک واسش جونمو هم میدم ...
وقتی صداش رو شنیدم تکتک سلول هام از کار افتاد،روانی صداش شدم در حدی ک اگه یه روز باهاش حرف نمیزدم آروم نمیشدم
انقد دوسش داشتم ک یه روز رفتم همه عکساش رو چاپ کردم و زدم ب دیوار اتاقم(:
یه گیتار داشتم واسه خیلی وقت پیش ها تصمیم گرفتم واسش آهنگ بزنم،اولین آهنگی ک واسش زدم و فرستادم این بود :
تو مثل من رویاتو میبافییییییی
با دست من موهاتو میبافیییییییی
خورشیدو با چشمات روشن کننننننن☀️
یک بار ماهو قسمت من کنننننننن?
من پشت این پنجره میشینم
بارونو تو چشم تو میبینم?
عیبی نداره چشمتو وا کن
عیبی نداره باز غمگینم ...
بازی نکن با قلب داغونم?
من آخر این بازیو میدونم
حیفِ بخوایم از هم جدا باشیم
من خیلی وقته با تو هم خونه امممممم
وقتی واسش فرستادم خوشحال شد منم خوشحال شدم از اینکه خوشش اومده بود .
یه روز دعوامون شد به حدی که دیگ به هم پیام نمیدادیم یا زنگ نمیزدیم؛هم از دستش عصبی بودم هم ناراحت رفتم تیغو برداشتم و دستمو زدم و واسش عکس فرستادم اما اون اصلا هیچی نگفت(:هیچی،هیچی
خیلی عوض شده بود دیگ باهام حرف نمیزد،دیگ باهام نمیومد بریم همون پارکی ک اولین بار رفته بودیم
یه روز ک رفتم بیرون اون چیزی رو ک نباید دیدم
خورد شدم
نابود شدم
شکستم
ویتامین من رفته بود):،رفته بود ویتامین یه نفر دیگ شده بود):???
دیگ خنده هاش،چشاش،نگاهش،صداش،دیگ هیچیش واسه من نبود :):
دیگ رفته بود اونم بی خبر !..
۸ سال گذشته و من هنوز به یادش میرم توی همون پارک،روی همون صندلی،زیر همون درخت میشینم تا شاید یه بار دیگ از اونجا رد بشه و من ببینمش و بهش بگم :
_میدونی من هنوز با چشمات زنده ام ؟!(:
مرسی ک متنم رو خوندی رفیق(؛
میشه حست رو بعد از خوندن این متن واسم کامنت کنی؟??
?=❤
Comment?