ویرگول
ورودثبت نام
Mhakim
Mhakim
خواندن ۵ دقیقه·۵ سال پیش

شبیه‌سازی ماتریس بوستون برای شناسائی و طبقه‌بندی انواع کارکنان در سازمان:

مفهوم برند کارفرما به شهرت سازمان به‌عنوان یک محل کار اشاره دارد. برند کارفرما شما را از سایر شرکت‌هایی که برای جذب نیروهای بااستعداد و درجه‌یک با هم رقابت می‌کنند، متمایز می‌نماید.

برای این که برند کارفرمای قدرتمندتری داشته باشیم باید بتوانیم کارکنان خود را در سازمان بهتر شناسائی کنیم. برای این کار نیاز به یک طبقه‌بندی و ابزار مقایسه‌ای داریم. ما باید بتوانیم کارکنان خود را براساس منفعت و مزیتی که برای سازمان دارند، طبقه‌بندی کنیم تا بدانیم که برای کدام گروه باید سرمایه‌گذاری بیشتری انجام دهیم و کدام افراد را بهتر است که از بدنه سازمان جدا کنیم. یکی از ابزارهای تحلیلی در کسب‌وکار که شباهت ساختاری فراوانی به ابزار مورد نیاز ما دارد، ماتریس بوستون است.

احتمالاً با ماتریس بوستون آشنائی دارید. ماتریس بوستون یا ماتریس گروه مشاورین بوستون (Boston Consulting Group) یک ابزار تحلیلی برای مقایسه نرخ رشد براساس سهم بازارِ واحدهای استراتژیک در یک سازمان است. این ابزار تحلیلی به مدیران و رهبران کمک می‌کند تا بتوانند محصولات و خدمات خود را آنالیز کنند و بهترین فرصت‌های کسب‌وکار را شناسائی کرده و نقاط ضعف خود را از بین ببرند. این ماتریس چهار بخش دارد به نام‌های گاوهای شیرده، ستاره‌ها، علامت‌های سؤال و سگ‌ها.

برای این که بتوانیم شبیه‌سازی این تحلیل را در مدیریت منابع انسانی یک سازمان انجام دهیم باید ابتدا با ویژگی‌های این چهار بخش به طور خلاصه آشنا شویم.

گاوهای شیرده: این واحدها سهم بزرگی از بازار را در اختیار دارند اما نرخ رشد آنها کم است. منحنی رشد این واحدها به مرحله بلوغ رسیده و دیگر، سازمان نیازی به سرمایه‌گذاری روی آنها ندارد. گاوهای شیرده، مهم‌ترین بخش یک سازمان برای تأمین نقدینگی هستند تا بتوان بدین وسیله، نهایتاً بخش‌های دیگر سازمان را نیز به گاو شیرده تبدیل کرد.

ستاره‌ها: این واحدها رشد بالا و سریعی دارند. سهم بزرگی در بازار دارند و جایگاه آنها در صنعت مربوطه بسیار مناسب است. ستاره‌ها در صورت سرمایه‌گذاری درست، تبدیل به گاوهای شیرده می‌شوند. گاوهای شیرده فعلی نیز، همان ستاره‌های دیروز هستند. ستاره‌ها اگر رهبر بازار صنعت خود باشند و جایگاه خود را حفظ نمایند، تبدیل به گاو شیرده می‌شوند. اما اگر ارزش خود را از دست بدهند، تبدیل به سگ‌ها خواهند شد.

علامت‌های سؤال: این واحدها رشد بالائی دارند اما هنوز سهم بازار آنها کم است و نیاز به سرمایه‌گذاری دارند. اگر شرایط مناسب برای آنها مهیا شود این واحدها با افزایش سهم بازار می‌توانند تبدیل به ستاره شوند. بدیهی است در صورت کاهش سهم بازار، به سگ‌ها خواهند پیوست.

سگ‌ها: این واحدها هم نرخ رشد پائینی دارند و هم سهم بازار بسیار کم و در حد صفر دارند. سگ‌ها از لحاظ درآمدزائی برای سازمان ارزشی ایجاد نمی‌کنند. البته در برخی سازمان‌ها مزایائی دارند از جمله ایجاد اشتغال و یا انجام همکاری با سایر واحدهای تجاری سازمان. معمولاً واحدهای سگ را اگر نتوانند بازیابی کنند، یا منحل می‌کنند و یا به فروش می‌رسانند.

حال که با ویژگی‌های این چهار بخش از ماتریس آشنا شدیم قصد داریم طبقه‌بندی انواع کارکنان یک سازمان را با این چهار بخش، شبیه‌سازی کنیم.

غول‌های سازمان (معادل گاوهای شیرده ماتریس بوستون):

این افراد، کارکنان باسابقه‌ و حرفه‌ای هستند که با گذشت سالیان تبدیل به مزیت رقابتی برای سازمان شده و به نوعی اعتبار و وجهه سازمان به حساب می‌آیند. کارفرما برای این کارکنان نیازی به سرمایه‌گذاری بیشتر ندارد چون آنها نهایت تعامل و همراهی را با سازمان دارند و خودشان تبدیل به برند سازمان شده‌اند. نهایت فلسفه وجودی هر فردی در سازمان، رسیدن به این نقطه است.

استعدادهای درخشان (معادل ستاره‌ها در ماتریس بوستون):

این افراد، کارکنان درجه‌یک، حرفه‌ای و باانگیزه‌ای هستند که بخش اعظم درآمد و سودآوری سازمان، از فعالیت این افراد به دست می‌آید. این کارکنان نسبت به غول‌های سازمان، دارای سابقه کار کمتری هستند و سازمان برای ارتقاء آنها نیاز به سرمایه‌گذاری دارد. آموزش‌های تخصصی، مهارتی و کار بر روی ویژگی‌های شخصیتی و رفتاری آنها باعث می‌شود تا انگیزه و تعامل این کارکنان روز به روز بیشتر شود. این کارکنان به خوبی کار می‌کنند و به خوبی هم درآمدهای سرشاری را برای سازمان به ارمغان می‌آورند. این افراد در صورتی که شرایط برای رشد و ارتقاء آنها فراهم باشد پس از چند سال تبدیل به غول‌های سازمان خواهند شد.

تازه‌واردها (معادل علامت‌های سؤال ماتریس بوستون):

این افراد همان کارکنان تازه استخدام شده هستند که باید سازمان روی آنها سرمایه‌گذاری‌های زیادی انجام دهد. سازمان می‌تواند با آموزش و تربیت صحیح این افراد، آنها را به استعدادهای درخشان تبدیل کند. سازمان باید درباره این کارکنان تصمیم بگیرد که با سرمایه‌گذاری مادی و معنوی، آنها را به استعداد درخشان تبدیل کند و یا اگر متوجه شد که در استخدام آنها اشتباه کرده، این افراد را به گروه کاندیداهای اخراج منتقل کند و در آنجا برای ماندن یا رفتن افراد تصمیم‌گیری کند.

کاندیداهای اخراج (معادل سگها در ماتریس بوستون):

این افراد، غالباً کارکنانی بی‌انگیزه، بدون تعهد و مشکل‌ساز هستند که نرخ غیبت آنها بالاست و معمولاً روی سایر کارکنان نیز اثرات منفی می‌گذارند. این کارکنان اگر می‌خواهند در سازمان باقی بمانند باید خود را با سیاست‌ها، مقررات و فرهنگ سازمانی محل کار خود، هماهنگ کنند، در غیر این صورت از سازمان کنار گذاشته خواهند شد. سازمان می‌تواند در ابتدا با روش‌هائی همچون گردش شغلی، غنی‌سازی شغل، جابجائی و غیره، یک فرصت دیگر به آنها بدهد تا پیشرفت کنند، در غیر این صورت منطقی‌ترین، بهترین و سریع‌ترین راه‌حل ممکن برای کارفرما، اخراج آنهاست.

از کتاب: استخدام غول‌ها در سازمان (در دست چاپ)

گردآوری و تألیف: مهرزاد حکیم‌شفائی




برند کارفرمابرندینگ کارفرمابرندینگ استخدام
مهرزاد حکیم شفائی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید