Mhakim
Mhakim
خواندن ۸ دقیقه·۶ سال پیش

پلن هفت‌مرحله‌ای بازاریابی چریکی برای شبکه‌های اجتماعی:

ایده‌های بزرگ، برنامه‌های بازاریابی عالی و ایده‌های کسب و کار درخشان در همه جا وجود دارن. اما ایده‌های عالی به تنهایی باعث موفقیت افراد نمیشن. چی باعث میشه ایده‌های بزرگ، پلن‌های بازاریابی، یا ایده‌ی کسب و کاری که به خوبی اجرا میشه، موفق بشه؟ برای بازاریابی رسانه‌های اجتماعی چریکی موفق، شما باید یه برنامه‌ی ساده، که آسون اجرا بشه و آسون هم پیگیری بشه داشته باشین. بعدش باید این طرح رو به طور پیوسته دنبال کنین. پلن رسانه‌های اجتماعی چریکی هفت‌گانه نقشه راه شما برای موفقیته.

1. اهداف هوشمندانه

2. مزیت رقابتی

3. بازار هدف یا تارگت مارکت

4. سلاح‌های بازاریابی

5. جایگاه‌یابی (تثبیت موقعیت)

6. هویت

7. بودجه بازاریابی

1. اهداف:

اولین مرحله از برنامه‌ی رسانه‌های اجتماعی چریکی شما، هدف بازاریابی شماست. به طور خاص توضیح بدین که شما در حال دستیابی به چه برنامه‌ی بازاریابی چریکی هستین. هدف شما باید هوشمندانه باشه. موقع تنظیم اهداف، باید بتونین به این سؤالات پاسخ بدین:

آیا هدف شما SMART هست؟ آیا هدف برای شما الهام‌بخشه ؟ آیا شما با ارزش‌های خودتون ارتباط برقرار کردین یا اون رو همراستا و هماهنگ کردین؟

اهداف SMART :

حروف اختصاری SMART برای تنظیم اهداف برای چندین دهه استفاده شده و هنوز هم یکی از بهترین فرمول‌هائی هست که میتونین استفاده کنین.

هدف باید خاص باشه: Specific : روی هدف تمرکز کنین

هدف باید قابل سنجش باشه: Measurable الگوها و معیارهایی برای اندازه‌گیری پیشرفت و تأیید موفقیت وجود داره.

هدف باید قابل دستیابی باشه: Achievable : براساس دارایی‌های چریکی، مهارت‌ها، نگرش‌ها و رفتارها، هدف قابل دستیابیه

هدف باید واقع‌بینانه باشه: Realistic : با در نظر گرفتن تمام عوامل مؤثر بر هدف، واقع‌بینانه‌اس که بتونیم اون رو به دست بیاریم.

هدف باید به موقع باشه: Timely : زمان خاصی رو برای تکمیل اهداف تعیین کنین. اهداف غير‌واقعي نیستن، بلکه جدول زماني شما غيرواقعيه.

هدف باید الهام بخش باشه : «داشتن یه هدفِ خیلی بزرگ، که بتونه همسایگان رو بترسونه.»

وقتی اهداف خودتون رو تعیین می‌کنین سعی نکنین بیش از حد، محتاطانه و محافظه‌کارانه قدم بردارین.

شما نباید اهدافی رو که از حد توان شما فراتره انتخاب کنین، ولی باید اهدافی رو انتخاب کنین که شما رو تحریک کنن و برای شما الهام‌بخش باشن. کلمه الهام‌بخش در واقع از کلمه inspiro لاتین می‌یاد، به معنی نفس کشیدن، بگونه‌ای که روح در بدن دمیده بشه. به عنوان یه بازاریاب چریکی اگه ما بخوایم برای دیگران الهام‌بخش باشیم، اول باید خودمون به این مسئله اعتقاد داشته باشیم. وقتی مشغول برنامه‌ریزی و تعیین اهداف بازاریابی هستین، پرشور و باهیجان باشین.

هدف باید برای ارزشهای شما همبستگی ایجاد کنه :

هنگام ایجاد اهداف مهم، از آزمون ارزش‌ها استفاده کنین تا اطمینان حاصل کنین که اهداف شما به طور هدفمند تنظیم میشن. یه رویکرد برای انجام این کار اینه که به سادگی لیست همه‌ی فعالیت‌های اصلی، مردم و رشته‌های روزانه مرتبط با هدف رو تهیه کرده و سپس اونها رو با ارزش‌های خودتون مقایسه کنین. اگه 70٪ یا بیشتر از فعالیت‌ها و رشته‌ها ارزش‌های اصلی‌تون رو برآورده میکنن، پس شانس اینه که هدف، یه نقطه‌ی عطف انرژی‌بخش و لذت‌بخش برای انجام کار باشه. اگر کمتر از 70 درصد باشه، باید مسیر جدیدی رو برای هدف ایجاد کنین یا یه هدف جدید رو پیدا کنین که ارزش‌های اصلی و انگیزه‌های شما رو ارضا کنه.

2. مزیت رقابتی :

گام دوم، مزایای رقابتی شماست و مشکلاتی که بوسیله اون مزایا، شما می‌تونین برای مخاطبان هدف خودتون، حل کنین. این جمله به شما چگونگی رسیدن به اولین هدف رو دیکته میکنه. شما در ابتدا باید نیازها، دردها و اهداف مشتریان و چشم انداز و پیش‌بینی خودتون رو بدونین. بعدش بیان می‌کنین که چگونه به طور منحصر به فرد مشکلات‌شون رو حل می‌کنین یا به اونا کمک می‌کنین تا اهداف‌شون رو برآورده کنن. این برای صرفه‌جویی در وقت و پول مردم کافی نیست. مزایای شما، یک پیشنهاد بازاریابی قانع‌کننده‌اس. مزایای تاریخ‌گذشته و غیرقابل پیش‌بینی رو برای دیگران ترویج نکنین. مزیت رقابتی شما، یه راه منحصر به فرد برای ارائه محصول و خدمات شماست. این فرآیندِ انجام کسب و کاره که هیچکس نمی‌تونه مثل شما اون رو ارائه کنه. این بحث در مورد مزایای رقابتی شما هنگامی که به عنوان یه راه‌حل برای یه چالش یا یه مشکل مطرح میشه، قوی‌تره. همچنین محتوای تقویم بازاریابی رسانه‌های اجتماعی شما رو هدایت میکنه. تمام توئیت‌های شما، پست‌های وبلاگ، فیلم‌ها، عکس‌ها و مکالمات، همه باید با هم در مورد مزایای رقابتی شما توضیح بدن.

3. بازار هدف :

مرحله سوم، شناسائی مخاطبان هدف شماست. ایجاد و حفظ تمرکز برای موفقیت شما حیاتیه. در حالی که اکثر مردم با قانون 80/20 آشنا هستن، ولی بازاریاب‌های چریکی نمی‌خوان اون80 درصد از مشتریاشون رو هم از دست بِدن. شما نیاز به یه درک قوی از مشتریان ایده‌آل خودتون دارین. خلاقیت از دانش میاد، و دانش هم در اثر مطالعه بوجود میاد. الان وقتشه که بازار هدف خودتون رو در یه جمله تعریف کنین. این به شما کمک می‌کنه تا به سرعت تعیین کنین که چه کسی در مقابل خواسته‌ی شما عکس‌العمل نشون میده، برای اون بنویسین و به صورت آنلاین به فعالیتهاش نظارت کنین.

4. سلاح‌های بازاریابی:

در مرحله چهارم، باید یه لیست از سلاح‌های بازاریابی چریکی رسانه‌های اجتماعی که شما از اونها استفاده می‌کنین، تهیه کرده و براش برنامه‌ریزی ‌کنین. جمع‌آوری بیش از حد ابزارها و تسلیحات باعث میشه که یادگیری و سازگاری اون برای شما دشوار بشه. شما باید سلاح‌هایی رو انتخاب ‌کنین، که بدونین می‌تونین در اونها بهتر از رقباتون باشین. این تنها زمانی اتفاق می‌افته که اول تمرکز کنین و بعد اونها رو تقویت کنین. در نهایت شما میتونین سلاح‌های بسیاری رو برای مقاصد مختلف و بازارهای کوچک بخش‌بندی شده خودتون استفاده کنین. در ابتدا سعی کنین حداکثر 5 سلاح بازاریابی رسانه‌های اجتماعی رو انتخاب کنین. در کتاب بازاریابی چریکی شبکه‌های اجتماعی اثر جی‌کنراد لوینسون به 100 سلاح برتر در این حوزه اشاره شده.

اسلحه‌های شما:

1. سلاح‌های شما باید اونهائی باشه که توسط بازار هدف استفاده میشه.

2. اسلحه‌های شما ابزارهایی هستن که میدونین چطور مؤثر از اونها استفاده کنین یا میتونین یاد بگیرین چطور سریع ازشون استفاده کنین.

3. سعی کنین یک فرهنگ خاص و آداب و رسوم خاص شبکه‌ی اجتماعی رو که خودتون درک می‌کنین و می‌فهمین، توی کارهاتون داشته باشین.

4. پس از اینکه شما دقیقاً نظارت کردین و به بازار هدف گوش دادین، تسلیحات شما انتخاب میشن.

5. جایگاه‌یابی (تثبیت موقعیت) :

گام پنجم از مدل هفت‌مرحله‌ای بازاریابی چریکی، در خصوص موقعیت شما در بازار و بازارهای کوچک بخش‌بندی شده که روی اونها متمرکز شدین صحبت می‌کنه. در بازار هدف شما، بازارهای کوچکی وجود داره که شما برای ایجاد سطح بالایی از صمیمیت و مشارکت روی اونها تمرکز می‌کنین. به طور جداگانه ممکنه این گروه‌های کوچک و گوشه‌های بازار (niche market)، قادر به پشتیبانی از کسب و کار شما نباشن، ولی در کل، اونا میتونن خیلی سودآور باشن. مفهوم ساده‌اس: به جای داشتن یه تعداد کم از افراد در یک بازار بزرگ، میتونین در بخش‌های کوچکی از بازارهای خاص، افراد بیشتری رو جذب کنین.

گام بعدی اینه که روی مشتریان بالقوه‌ای که احتمال خرید کردنشون بیشتره، تمرکز کنین. این کار کمک می‌کنه تا تقویم بازاریابی خودتون رو تقویت کنین و به نیازهای ویژه مخاطبان گوش کنین، و با اونها صحبت ‌کنین. پس از انتخاب، شما باید به خرده‌بازارهای خودتون متعهد باشین. سازگاری و تمرکز در این بازارها باعث میشه که شما یه بازیگرِ غالب و سودآور در این عرصه باشین.

6. هویت :

« شهرت شخصی و ساختار بِرند هستش که باعث میشه ما قابل دسترسی باشیم. مردم معامله واقعی رو میخوان ». مرحله ششم به شما در مورد هویت شما میگه. این، یه بخش حیاتی در دنیای آنلاین شفافه. هویت شما باید بیش از یه تصویر نمایشی یا بزک شده باشه. این نمیتونه چیزی باشه که شما میخواین مردم در مورد شما و نام تجاری شما باور داشته باشن. باید شخصیت و هویت کسب و کار خودتون رو صادقانه و صحیح بیان کنین و شامل ارزشهایی باشه که با اونها زندگی می‌کنین. این شخصیت یا هویت هر دو با بازارهای خاصی بازتاب پیدا میکنه و این چیزیه که شما میخواین. هویت واقعی شما اینه، که پیش مخاطبین خاص خودتون، اعتماد و اعتبار ایجاد میکنه.

هویت شما از همیشه مهم‌تره. از جذب مشتریان جدید تا حفظ کارکنان، مردم میخوان بخشی از چیزی باشن که هدف اون فراتر از صرفه‌جویی در پوله. هویت آنلاین و ارزشهای زندگی خودتون رو به اشتراک بذارین. این مرحله‌ی ششم رو یه جائی بنویسین (پست بذارین) که در تمام مدت جلوی چشم شما باشه و مرتباً اون رو ببینین. به هویت و حقیقت زندگی خودتون، صادقانه متعهد بمونین. بسیاری از مردم نمیخوان هویت واقعی خودشون رو به صورت آنلاین به اشتراک بذارن. چون شخصیت یا رفتار اونا ممکنه غیرقابل قبول یا توهین‌آمیز به بازار هدفشون باشه. واقعیت اینه که الان همه افراد به یه گوشی هوشمند یا دستگاه ضبط ویدیویی مجهزن و شما اگه نواقص و مطالب مضحکی داشته باشین، به احتمال زیاد در حال حاضر به صورت آنلاین منتشر شده. به جای پنهان کردن، باید یکی از سه کار زیر رو انجام بدین: یا دستهای خودتون رو بالا ببرین و کسب و کار خودتون رو ترک کنین (تسلیم بشین)، یا یه پایگاه مشتری رو که رفتار شما رو تأیید میکنه پیدا کنین، و یا رفتار و عادت‌هاتون رو بهبود ببخشین. هیچ پنهان‌کاری در این مسیر وجود نداره.

7. بودجه بازاریابی :

مرحله هفتم، بودجه بازاریابی شما رو به عنوان یک درصد از سود آنلاین اختصاص میده و شامل سرمایه‌گذاری زمان پیش‌بینی شده‌اس، چون زمان، یعنی زندگی.

ارزش وقت شما چقدره ؟ بیشترین سرمایه‌گذاری که روی رسانه‌های اجتماعی انجام میدین، زمانه. ارزش اون 50 دلار در ساعته ؟ 200 دلاره ؟ چه مبلغی برای آخرین روزهای زندگی خودتون بر روی زمین حاضرین پرداخت کنین؟ وقت و هزینه رو خرابش نکنین. واقع‌بینانه به سودهایی که میخواین تولید کنین، نگاه کنین و یک درصد از سود مورد انتظار رو در زمان و پول سرمایه‌گذاری کنین. این جاییه که اهداف، رویاها و آرزوها واقعیتی سخت رو در بر میگیرن. واقعی بشین، تمرکز کنین بر روی ابزارهایی که کار می‌کنن و بازارهایی که پاسخ میدن، وقتی مطمئن شدین که سرمایه‌گذاری شما جواب میده، اونوقت یک درصد از سود موردانتظار رو در طرح بازاریابی خودتون سرمایه گذاری کنین.

برگرفته از کتاب بازاریابی چریکی شبکه‌های اجتماعی نوشته کنراد لوینسون و شین گیبسون

مهرزاد حکیم‌شفائی مشاور بازاریابی و مدیر وب‌سایت بازاریابی بنفش

banafshmarketing.ir & @banafshmarketing

بازاریابیبازاریابی چریکیشبکه های اجتماعیمزیت رقابتیموقعیت یابی در بازار
مهرزاد حکیم شفائی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید