روز هفدهم
یه کم سرم خلوت شد دوباره دارم مینویسم البته خلوت شدن به خاطر دوباره کرونا گرفتنه،ریه هام واقعا جواب نمیده اسپرم جوابگو نیست تست نگرفتن ازم و منی که الان تو اتاق قرنطینه ام همه چی رفته تو هم درسا روی هم جمع شده مقاله هام مونده پروپوزالمو نرسیدم تکمیل کنم و کمتر از یه ماه دیگه اولین امتحانم شروع میشه.بدن ضعیف همیشه دردسر داره با کوچیک ترین مریضی میوفته که منم شاملش میشم، بگذریم اینم تموم میشه بدتر از دلتایی که تو شهریور گرفتم قطعا نیست هر چیزی تایمی داره تایمش که برسه اتفاق میوفته مثل رفتن همه چیز داره میره جلو و تمام تلاشمو میکنم که به زودی برم و همه چی بمونه برای کسایی که دوست دارن و باهاش حال میکنن، سرفه اذیتم میکنه امیدوارم پست بعدی اولا زنده باشم دوما دیگه این حالت و نداشته باشم.
مطلبی دیگر از این نویسنده
روز بیست و هشتم
مطلبی دیگر در همین موضوع
من هیچم، هیچ...
بر اساس علایق شما
رواج لاشیگری در زیر سایهی امنِ ناشیگری! 🔞