اختلال شخصیت وابسته (DPD) یک اختلال اضطرابی است که ویژگی بارز آن ترس از تنهایی و تنها ماندن است. افرادی که مبتلا به اختلال شخصیت وابسته هستند، وقتی که در مجاورت نزدیکان و آشنایان خود نیستند علائم اضطراب پیدا میکنند. آنها برای تجربه کردن احساس آرامش و اطمینان و همچنین دریافت حمایت و راهنمایی بهشدت به افراد دیگر تکیه میکنند. افرادی که از این اختلال رنج میبرند معمولا احساس ناامنی و ترس از تنهایی را تجربه میکنند. در واقع افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته برای اینکه عملکرد و کارایی خود را حفظ کنند مرتبا نیاز به دریافت تأیید و اطمینان از سوی دیگران دارند.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته بهشدت دربارهی تواناییها و مهارتهای خود شک دارند و همین مسأله احساس درماندگی و ناتوانی را در آنها پرورش میدهد. ترس آنها از رها شدن زیاد است و ممکن است کسی که به اختلال شخصیت وابسته دچار است، دربارهی توانایی خود در انجام برخی از کارها دروغ بگوید و اعلام ناتوانی بکند تا یکی از نزدیکان خود را وادار به انجام این کار برای خود کند. این کار با این ذهنیت صورت میپذیرد که آنها نمیتوانند بدون حضور شخص مقابل آن کار را به انجام برسانند و همین مسأله میتواند مانع از ترک شدن توسط آن فرد شود.
اختلال شخصیت وابسته یکی از مسائل حوزهی سلامت روان است که مبتلایان به آن نیاز بیش از حدی به مراقبت و حمایت از سوی دیگران از خود نشان میدهند و در نتیجه رفتارهایشان نیازمندانه و مطیعانه است. این اختلال بهعنوان یک اختلال شخصیت دستهی C طبقهبندی میشود، این دسته همچنین شامل اختلال شخصیت اجتنابی و وسواس اجباری هم هست. وجه مشترک اختلالات شخصیت دستهی C سطح بالای اضطراب در همگی آنها است. دربارهی فردی با اختلال شخصیت وابسته، احساس تنهایی و درماندگی منشأ اصلی این احساس اضطراب محسوب میشود.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته معمولا در اوایل دورهی بزرگسالی تغییراتی را در رفتار خود تجربه کنند. آنها نسبت به بیشتر موقعیتها نگرشی بدبینانه پیدا کرده و در انجام کارها به مهارتها و تواناییهای خود شک میکنند. بسیاری از مبتلایان حتی پس از ابراز عقیده خود را «احمق» مینامند.
در این مقاله، ما با بررسی علل، علائم و گزینههای درمانی موجود، اختلال شخصیت وابسته را به طور کامل بررسی خواهیم کرد.
زندگی با اختلال شخصیت وابسته میتواند برای خود فرد، خانواده و دوستانش دشوار باشد. مهمترین ویژگی افرادی که به اختلال شخصیت وابسته مبتلا هستند، احساس ترس از جدایی (از شریک زندگی یا مراقب) است تا حدی که اگر رابطهای به پایان برسد، تقریبا بلافاصله سعی میکنند رابطه جدیدی را شروع کنند تا خلا را پر کند. آنها ترجیح میدهند که با هر کسی باشند ولی تنها نباشند.
علاوه بر این، تصمیمات روزمره مانند انتخاب لباس برای این افراد بسیار دلهرهآور به نظر میرسد و مبتلایان برای تصمیمگیریهای خود دائما به دنبال کسب تأیید و اطمینان از سوی دیگران هستند و به تنهایی قادر به تصمیمگیری نیستند. هر چه اعتماد به نفس فرد پایینتر باشد، این ناتوانی در تصمیمگیری بیشتر تقویت میشود. اگرچه فردی که به اختلال شخصیت وابسته مبتلا است ممکن است بلند پرواز باشد و آرزوهای زیادی را در سر بپروراند، اما به دلیل اعتماد به نفس پایین و نداشتن خودباوری، بهندرت دست به کارهای خلاقانه زده یا پروژهای تازه را آغاز میکند.
بزرگسالان مبتلا به این اختلال معمولا به اتخاذ تصمیمات اساسی دربارهی مسائل کاری، محل زندگی، انتخاب ماشین و چیزهایی از این دست بهشدت به همسر یا والدین خود وابستگی دارند و باید در همهی این شرایط تأیید این افراد را کسب بکنند. کودکان و نوجوانانی که علائم اختلال شخصیت وابسته را از خود نشان میدهند، معمولا برای تصمیمگیری دربارهی انتخاب دوستان، انتخاب لباس، انتخاب مدرسه یا دانشگاه و چیزهایی از این قبیل از والدین خود کمک میگیرند و حتما تأییدیه والدین خود را کسب میکنند.
برای این افراد مخالفت با کسانی که به آنها وابسته هستند و افرادی که با آنها گفتوگو میکنند بسیار دشوار است. معمولا آنها حتی اگر فکر کنند که طرف مقابل اشتباه میکند، باز هم با تصمیمات او همراهی میکنند زیرا میترسند که رابطهی نزدیک خود را با آن شخص از دست بدهند.
متأسفانه افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته اگر کارهایشان منجر دریافت مراقبت و حمایت از سوی دیگران نشود، ممکن است وظایف و کارهای ناخوشایندی را برای جلب نظر طرف مقابل انجام دهند. برای تشخیص این بیماری، درک علائم اختلال شخصیت وابسته میتواند به شما کمک کند.
اکثر افراد برخی از نشانههای شخصیت وابسته را در رفتار خود نشان میدهند. این مسأله بدان معناست که حتی وقتی تعدادی از این صفات در رفتار شخصی دیده شد، لزوما به معنای ابتلای او به این اختلال نیست. با توجه به این نکته، در اینجا تعدادی از ویژگیهایی که افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته از خود نشان میدهند، آورده شده است؛
علت اصلی این اختلال شخصیت هنوز ناشناخته است اما محققان بر این باورند که این اختلال میتواند به خاطر ترکیبی پیچیده از عوامل ژنتیکی، اجتماعی، بیولوژیکی و روانی بروز پیدا کند. از این تئوری بهعنوان مدل جسمانی روانشناختی اجتماعی یاد میشود.
اختلال شخصیت وابسته در کتابچهی راهنمای تشخیصی و آماری انجمن روانپزشکان آمریکا (DSM) بهعنوان یک اختلال شخصیت دستهی C ذکر شده است. علائم آن حول محور این مفهوم است که فرد مبتلا برای گذران زندگی روزمره نیاز دارد تا به دیگران وابسته باشد. افراد مبتلا به اختلال شخصیت معمولا علائم زیر را دارند؛
برای تأیید تشخیص این اختلال فرد باید حداقل پنج معیار از هشت معیاری که در کتابچهی راهنمای تشخیصی و آماری انجمن روانپزشکان آمریکا ذکر شده است را دارا باشد. بسیاری از افراد فقط چند علامت از این علائم را از خود بروز میدهند و تشخیص آن را دشوار میکنند.
تشخیص این اختلال شخصیت دستهی C معمولا در اوایل بزرگسالی اتفاق میافتد زیرا در این سن بیشتر اختلالات شخصیتی پس از گذشت چندین سال الگوهای رفتاری پایداری از خود نشان میدهند و قابلیت تشخیص پیدا میکنند. به دلیل تغییرات رفتاری مداوم در دورهی نوجوانی که ناشی از رشد است، تشخیص این اختلال در دوران کودکی یا در دوران نوجوانی اتفاقی نادر است. اگر این بیماری قبل از ۱۸ سالگی تشخیص داده شود، این بدان معنی است که علائم باید بیش از یک سال وجود داشته باشند.
هنگام تشخیص اختلال شخصیت وابسته، باید به عوامل فرهنگی و سن هم توجه شود. در برخی از آداب و رسوم فرهنگی رفتار مطیعانه یا وابسته نسبت به جنس مخالف یا مقامات و چهرههای برجسته امری عادی تلقی میشود، که ممکن است با علائم اختلال شخصیت وابسته اشتباه گرفته شود. بنابراین وقتی معیارها دربارهی یک شخص به حد نساب میرسد و فرد خارج از هنجارهای فرهنگی خود قرار گرفته، در این صورت میتوان گفت که تشخیص درستی صورت گرفته است.
اختلال شخصیت وابسته دارای ویژگیهای مشترکی با سایر اختلالات شخصیتی است که البته با افزایش سن از شدت این علائم کاسته میشود.
همانطور که قبلا گفته شد، اوایل دوره بزرگسالی زمانی است که بیشتر نمونهها اختلال شخصیت وابسته تشخیص داده میشود. اما متخصصان اتفاق نظر دارند که همانند سایر اختلالات شخصیتی، هر چه تشخیص این بیماری زودتر صورت بگیرد کیفیت و شانس درمان آن بالاتر میرود. اگر علائم اختلال شخصیت وابسته را در خود مشاهده کردید اما مطمئن نیستید که واجد شرایط تشخیص کامل این اختلال هستید یا خیر، باز هم باید از یک مشاور روانشناس یا رواندرمانگر کمک بگیرید. در صورت وجود این اختلال و درمان نکردن آن، عوارض زیادی از جمله آنچه در ادامه آورده شده است، میتواند برای شما ایجاد شود؛
کمک گرفتن در زمینهی اختلال شخصیت وابسته و شروع زود هنگام درمان میتواند از بروز این عوارض جلوگیری کند. اگر نگران هستید که ممکن است به اختلال شخصیت وابسته مبتلا باشید، ممکن است در مورد مراجعه به مشاور یا رواندرمانگر کمی احساس اضطراب کنید و آن هم به این خاطر است که احساس میکنید اگر دربارهی روابط شخصیتان با کسی حرفی بزنید به این روابط لطمه وارد میکنید. سعی کنید به خاطر این مسأله نگران نباشید. تشخیص این موضوع که با مشکلی روبهرو هستید اولین قدم در راه بهبودی است. دربارهی نگرانیهای خود با یک روانشناس یا رواندرمانگر صحبت کنید، آنها به شما کمک میکنند تا درمان متناسب با مشکل خود را پیدا کنید.
روش مشاوره بهعنوان یک درمان مؤثر برای درمان اختلال شخصیت وابسته شناخته میشود و رویکردهای استفادهشده در این روش شامل درمان شناختی رفتاری و درمان بین فردی است، بسته به اینکه کدام روش برای فرد مبتلا بهتر است. اگرچه به نظر میرسد افرادی که از این اختلال شخصیت رنج میبرند با اکثر روشها و راهکارهای درمانی سازگار هستند، اما این انطباق بیش از حد ممکن است خود نشانهای از این اختلال باشد. در نتیجه، درمان مبتلایان ممکن است دشوارتر از تصور درمانگر اولیه باشد.
در زیر برخی از متداولترین روشهای رواندرمانی برای کمک به درمان اختلال شخصیت وابسته آمده است.
رفتار درمانی شناختی در پی تغییر نحوهی تفکر (شناخت) و رفتار بیمار برای درمان اختلالات شخصیت اوست. یک درمانگر الگوهای فکری منفی را تجزیه و تحلیل میکند و دربارهی اینکه چگونه آنها بر زندگی روزمره فرد تأثیر میگذارند با بیمار بحث میکند و سعی میکند آنها را الگوهای فکری بهتری جایگزین کند. دربارهی رویکرد رفتاری، درمانگر رفتارهای آسیبرسان را بررسی میکند و به بیمار کمک میکند تا علت وقوع آن را درک کند و از همه مهمتر شخص را راهنمایی میکند که چگونه میتواند آنها را تغییر دهد.
روان پویایی روشی است مبتنی بر این باور که الگوهای رفتاری بزرگسالان با تجربیات منفی دوران کودکی مرتبط است. این تجربیات دوران کودکی الگوی اعتقادی را ایجاد میکند که در طول زندگی بزرگسالی با فرد باقی میماند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته میتوانند از جلسات رواندرمانی روان پویایی گروهی و فردی بهرهمند شوند.
درمان بین فردی بر این مسأله متمرکز است که چگونه مسائل مرتبط با بهداشت روان میتواند بر روابط فرد تأثیر بگذارد. پس از انجام یک ارزیابی اولیه در جلسات ابتدایی، مسایل بین فردی توسط درمانگر شناسایی و به ترتیب اهمیت رتبهبندی میشوند. سپس هدف ایجاد مجموعهای از تغییرات لازم و نحوهی اجرای آنها در زندگی روزمره خواهد بود. این نوع درمان برای افرادی که مبتلا به اختلال شخصیت وابسته هستند از همه مناسبتر است، زیرا درمانی بسیار هدفمند است و معمولا بین ۱۲ تا ۱۶ جلسه طول میکشد.
گروهدرمانی میتواند برای افرادی که در روابط اجتماعی خود مشکل دارند و فاقد مهارت تصمیمگیری هستند یا نمیتوانند قاطعیت خود را در مواقع لزوم ابراز کنند، مفید باشد. پویایی گروه میتواند برای برجستهسازی و درمان احساس ناامنی افراد مؤثرتر از یک جلسه یک نفره باشد. در گروه افراد تشویق میشوند که دربارهی مسائل خود با افراد دیگر که شرایط مشابه دارند گفتوگو کنند.