ویرگول
ورودثبت نام
محمد خزائی
محمد خزائی
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

دروازه‌بان‌های گلزن

در جامعه اغلب هر یک از ما در جایگاه و موقعیت خاصی قرار می‌گیریم و بنابر آن موقعیت وظایف و تکالیفی خواهیم داشت و به اعتبار آن تکالیف از حقوق و مزایایی بهره‌مند می‌شویم. در نمونه‌ای فرضی یک تیم فوتبال از پست‌هایی مانند مربی، دروازبان، مدافع وسط و مهاجم نوک تشکیل شده است که هر یک در موقعیتی خاص هستند و وظایفی دارند. حال اگر در یک مسابقه فوتبال دروازبان بتواند از دوازه‌اش حراست کند و گل نخورد قاعدتا وظیفه یا نقش خود را خوب ایفا کرده و انتظارات مربی و تماشاگران را نیز برآورده کرده است.

حال اگر تیمی مهاجمی کارآمد نداشته باشد، آیا دروازه‌بان باید به سمت دروازه حریف بدود و سعی کند گل بزند؟ گمان نکنم هیچ کس با این موافق باشد؛ اما متاسفانه در اطراف ما دروازه‌بان‌های زیادی هستند که برای گل زدن تلاش می‌کنند!


این مسئله که به آن می‌توان «بحران نقش» گفت، نمونه‌های بسیاری در نظام اداری و سیاسی ما دارد و نمونه بارز آن عملکرد چهارماه اخیر مجلس یازدهم است. مجلسی که در شرایطی بحرانی تمام تلاش خود را می‌کند تا تمام مشکلات ایران، نه مشکلات که حل آن‌ها در حیطه وظایفش است، را حل کند؛ از مسائل و مشکلات قضایی گرفته تا مسائل و مشکلات نهادهای تولیدی.

البته شاید بسیاری از تماشاگران از گل زدن دروازه‌بان‌ها خوشحال شوند اما آیا تیمی که نقش‌های بازیکنان آن، اینچنین در هم ریخته است می‌تواند به پیروزی برسد؟ و آیا دروازه‌بانی که نقش مهاجم نوک را بازی می‌کند می‌تواند به خوبی از دروازه‌اش حراست کند؟ و آیا بدون این تقسیم وظایف و التزام به آن چیزی به عنوان تیم وجود خواهد داشت؟ با طرح این سوالات معلوم می‌شود که درهم‌ریختگی نقش‌ها در یک مجموعه چقدر می‌تواند به ضرر آن مجموعه تمام شود.

اما چه می‌شود که نماینده مجلس شورای اسلامی در توییتی اعلام می‌کند که طی جلسه‌ای برای پیگیری مشکل یک نهاد تولیدی، تصویب کرده‌اند که از مالکان آن نهاد خلع ید شود؟ یکی از جواب‌ها در کامنت‌های زیر آن توییت قرار دارد و صدای سوت و کف‌هایی که گوش را کر می‌کند و تماشاچیانی که از گل زدن دروازه‌بانشان خرسندند. اینجا مسئله انتظار عمومی از هر نقش است که متاسفانه با عدم آگاهی مردم از نقش‌ها اغلب نابجا و خارج از چارچوب‌های قانونی از پیش تعیین شده، هستند.

جواب دیگر در خود نماینده مجلس قرار دارد. با خوشبینی می‌توان تصور کرد آن نماینده دلسوز است، از مشکلات رنجیده و مایل است با تمام تلاش مشکلات جامعه را حل کند؛ اما از طرفی چندان با ظرفیت‌ها و وظایف خودش برای حل مشکلات آگاهی ندارد و از طرف دیگر حل بسیاری از مشکلات در حیطه وظایف او نیست؛ به همین علت او را سرگردان و مدام در حال اظهار نظر و تلاش در خصوص مشکلات متعدد کشور می‌بینیم.

اما اگر بدبینانه به ماجرا نگاه کنیم؛ عطشی برای دیده شدن و تشویق تماشاگران را می‌شود در اعمال نمایندگان مشاهده کرد. برای مثال تصویب یک قانون کارشناسی شده در راستای حل بحران تولید که از وظایف اولیه مجلس شورای اسلامی است، قطعا کاری زمان‌بر است و پس از تصویب نیز مدت‌ها طول خواهد کشید تا مردم ثمرات آن قانون را لمس کنند. اما سر زدن به واحدهای تولیدی، اعمال فشار به وزرا برای حل مشکلات موردی و جزئی می‌تواند خوراک خوبی برای رسانه‌ها باشد و تشویق مردم را نیز به هموار آورد.

در نهایت باید گفت اگرچه بحران نقش مسئله‌ای مختص مجلس شورای اسلامی نیست و می‌توان در بسیاری از ادارات جز تا نهادهای عالی کشور مشاهده کرد، لکن اصلی‌ترین ارگانی که می‌تواند با قانون‌گذاری و نظارت در حل این بحران ایفای نقش کند؛ مجلس شورای اسلامی است. نهادی که متاسفانه خود به شدت درگیر همین بحران است و متاسفانه به نظر نمی‌رسد که به این بحران حتی آگاه باشد.

مجلسقانوندروازه بانقوه مقننهقوه قضاییه
دانشجوی حقوق عمومی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید