متبارک باد خداوندگار، خدای نجات ما که هر روزه متحمل بارهای ما میشود. مزمور ۱۹:۶۸
خداوند سال هاست که مراقب ماست. آیا ما شکرگذاریم؟
فرض را بر این بگیر که سالها برای موفقیتی تلاش کردی، شبها و روزها با امید و آرزوها.
سر بزنگها و وقت رسیدن به موفقیت و جشن، ناگهان برای تو اتفاقی میافتد. اتفاقی به هر شکل، شاید عضوی از بدنت را از دست بدهی، یا عزیزی را، یا احترام و هویتی را، یا ...
اون روز تو چه خواهی کرد؟
آیا معامله را به هم میزنی؟ این همه سال مراقبت و دوستی از جانب او را با یک شب اتفاق ناگوار بهم میزنی؟ میزنی زیر همه چیز؟
انسان کیست؟ ما برای چه اینجاییم؟
سپاسگزار باشیم یا ناسپاس؟
در همین لحظه چه میکنی برای این معاملهای که گفتم؟
آیا سر عهد انسانیات میمانی یا میزنی زیرش؟
انسان بدنبال شناخت از خدا، خود و جهان است. به نگاه من در مسیر یک زندگی زیبایی شناسانه.
هنر همین است. دیدن زیباییها و کار هنرمند هم همین است که زیبا باشد و زیبایی را نشان دهد. ساحت اول هنر رساندن پیام زیبایی به انسان است. اول یادآوری اینکه او کیست.
خدایا، سپاس بابت همه مراقبتهایت. برای روز ناگوار نمیگویم که خیلی ضعیف تر از آنم که بگویم آن روز یا آن شب چه میکنم، سپاس بابت حضورم در این دنیای زیبا.
✍️م.راد