Mina Haseli
Mina Haseli
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

فرار از ایران

سلام. امیدوارم موقع خودن این متن خوب باشین. داره رادیو اکتیور از imagine dragons پلی میشه،میتونی پلی کنی و با فکرام همراه بشی.

اینکه ایران مثال تردمیل هست و هرچی میدویی نمیرسی این روزا خیلی واقعی بنظر میاد هر جور حساب میکنم با خیلی خیلی کار کردن هم نتیحه دلخواهم رخ نمیده. شاید ۱۹ سالگی بنظر بعضیا زود باشه واسه این فکرا و حرفا ولی خب نمیخوام بپوشمونم فکرامو.

اگه نوشتهوهای قبلیمو خونده باشی میدونی که دتجشوی نرم افزارم ترم ۳ و کاراموزی میرم. همیشه توی بچگی میگفتن کلاس نرو توی دوران مدرسه حیلی فعالیت اصافی نکن تمرکزت روی درس باشه و است حس توی من بوجود اومد که واقعا نمیشه و وقتی دیدم کسایی که هم به درس رسیدن هم به ورزش هم موسیقی فهمیدم کم کاری از منه و رویه رو تغییر دادم و شروع کردم به فعالیت.توی شاخه های مختلف هرجایی تونستم فعالیت کردم و با جون و دل هم فعالیت کردم. با این تفکر که هر مهترتی که یاد بگیرم توی ابن فعالیت ها بدردم میخوره و بنظرم مبخوره تا ابنکه امشب یه سال بالایی بهم گفت فرانت ته نداری آلودش شی نمیتونی بیای بیرون ازش و هم از درست میوفتی و هم از رفتنت و دیدم دغدغه اکثر هم سن و سالام رفتنه رفتن از ایران

آشفته مینویسم چون فکرام آشفتست.یجا میگفت ۱ درصد احتمال خطا بزار واسه هرچیزی فکر میکردم خیلی کمه ولی دیدم ۸ میلیارد جمعیته و ما با ۸۰ ملیون جمعیت همون ۱ درصد خطاییم و دیدم به ۱ درصد عوض شد. دارم جدی میگیرمش.

خلاصه همه میخوان برن هیچکس نمیخواد بسازه ایرانو،هیچکس حتی خود من! قانع کننده نیست ولی خسته ایم از این جونی نکردن

باید بیشتر به آینده شغلیم و مسیر انتخوابیم فکر کنم یه تصمیم درست بگیرم کاش میشد با زهرا باوی حرف بزنم کاش درست شه این مشکل هم

میشه یه روز ؟ احتنالا نه ولی مگه میشه تلاش نکرد تا لحظه آخر؟

برنانه نویسیایرانمهاجرتدانشگاهمهندسی کامپیوتر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید