مینویسم که بخونی
مینویسم که بخونی
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

کشتن هیچوقت یک گزینه نبوده و نیست!



اتفاقات دو سه روز اخیر مملکت را که میخوانی،میفهمی به معنای واقعی کلمه در جنگل زندگی میکنیم و خبری ازانسانیت و شرف نیست.

در طی دو روز گذشته دیدیم افرادی ،شروع به تیر اندازی به سمت ماموران قانون و مردم کرده اند.

هر انسان بالغ و عاقلی در این جغرافیا می داند که جامعه کنونی ما مریض است.ما اینقدر تحت فشار اقتصادی و تنش های سیاسی بوده ایم که به مرز انفجار رسیده ایم.ما معترضیم،وضع اقتصادی افتضاح است ولی آیا خشونت و کشتن مامور راهکار است؟

بعضا دیده شده است که افراد به ظاهر روشن فکر گفته اند که قانون سوم نیوتون توجیه کننده این رفتار است و وقتی مامورین دولت دست به کشتار معترضان می زنند مردم نیز چنین واکنشی می دهند.

خیلی رک و راست بگویم،هرجا خبری آمد که مامور یا بسیجی ای را کشته اند این فرد را معترض ندانید،این فردحسابش از مردم جداست.این آدم یک قاتل بی رحم روانی است تازه اگر مزدور بودن را به این قصه اضافه نکنیم.

دو عملیات مشابه (دقیقا به یک سبک)، یکی در ایذه و دیگری در اصفهان به فاصله چند ساعت رخ میدهند.این واکنشمردم در نظر گرفته می شود؟نه این افراد قطعا از مردم نیستند.این ها مزدورانی هستند که با گرفتن پول دست به قتل میزنند.

کشتن هیچوقت یک گزینه اعتراض نبوده و نیست.در هیچ کجای دنیا.ما همه ناراحت و فرسوده ایم.چه از خبر کشتهشدن معترض ها، و چه از خبر کشتن شدن مامورا و بسیجیا.

ما چگونه مردمانی هستیم که نمی توانیم حتی با یکدیگر گفت و گو کنیم؟

ما در چشم آیندگان چگونه مردمی هستیم که در کمال بی اعتمادی از یکدیگر حرف یک رسانه انگلیسی را بیشتر ازصحبت های خیلی از افراد داخل قبول داریم و بر اساس آن عمل میکنیم؟

ما در چشم آیندگان مردمانی هستیم که بر اساس قانون جنگل برای خود و هم وطن هایمان تصمیم می گیریم.

ما در چشم تاریخ مردمانی بی خرد،بدون قوه تعقل، بزدل و فاقد قدرت انتخاب انسانی هستیم و این نهایت ذلت‌ است.

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید