ماد
ماد
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

یه "سالِ جدیدِ" عادیِ دیگه!


بوی سال نو که میاد دلمون یه جدید می‌خواد. یه لباس جدید. یه هفت‌سین جدید. یه پلنر جدید یا حتی یه سبک زندگی جدید! دلمون یه "جدیدِ" جدید می‌خواد.

خوبه، عالیه، قشنگه و تمام مترادفای دیگه، که دلمون اینارو بخواد. نو شدن بخواد. کهنه نموندن بخواد. تغییر اساسی بخواد. چون یک فروردین یه نیروی عجیب و غریب بهمون می‌ده، شاید حتی همه‌ی قله‌ها هر سال تو همین روز فتح شدن، یا اونی که پاش رسید به ماه رو تقویمش یکم فروردینو دید. سیبم که خب طبعا...

تو این تاریخ انگار یه بوووم و سال یک ‌هزااار و چهارصد و یک، همون صدای شلیک دو و میدانیه. تو هم از یه ماه قبل خودتو براش گرم کردی و اونقدر آماده‌ی مسابقه‌ای که ته دل می‌گی امسال قطعا طلا رو می‌برم. پرچم شروع تکون می‌خوره و...

خوش‌خوشان جلو می‌ری و هدفتم ثبت یه رکورد جدیده! سرزنده می‌دویی، مثلا یه ماه. سرمست ادامه می‌دی تو بگو دو ماه و سربه‌هوا جلو می‌زنی. سر به هوا... سه ماه...

کم‌کم اونجایی که به دور و ور یه نگاه می‌ندازی و جلوتر از خودتو می‌بینی، استرس می‌گیری! نکنه نبرم؟! نکنه این یکی هم مثل پارسال باشه؟! نکنه هنوز خبری از اون پیشرفته نباشه؟
شک که میاد سرعت آروم‌آروم کم می‌شه. خستگی هم کمکش می‌کنه. شیش ماه از مسیر مونده و نفس‌نفسا شروع شده. با کلی آه و ناله دو ماه دیگه هم قدم رو بری دیگه خاموشی. آسه‌آسه راه می‌ری که نگن وسط میدون کم آورده. سه ماه بعدو همچنان قدم می‌زنی و... متاسفانه امسالم مثل پارسال عادّی می‌شه برات... باید صبر کنی واسه مسابقه‌ی بعد! یه ماه آخر سال که می‌شه... دوباره یه مسابقه‌ی جدید گذاشتن و تو هم فهمیدی ایرادای پارسال چی بوده. با دست پر و کلی تمرین، می‌ری پشت خط شروع.


روز از نو و...

روزی از نو!


جالبه هر سالم یادمون می‌ره پارسال چی می‌خواستیم. نمی‌دونم حالا چرا اینقدر منتظر یه سالیم؟! امسال فلان قدر کتاب می‌خونم، این فیلمارو می‌بینم، دوره‌های فوتوشاپ می‌گذرونم، بیشتر درس می‌خونم، زبان تمرین میکنم و و و...

چرا؟! چون یه سال جدیده!! چون باید ۳۶۵ روز می‌گذشته تا من یادم بیاد یه شروع دوباره چیه. چون ۶ دقیقه خیلی کمه، ۶ ساعت اصلا حساب نمی‌شه. ۱۵ روزم که هیچی!
باید حتما رند شه تقویم، مثل همون شنبه‌هه. تغییر که آنی نمی‌شه! باید کلی براش برنامه‌ریزی کرد. باید پلنر از یک فروردین شروع بشه! یهویی که نمی‌شه بی‌گدار به آب زد.

ببین! کسی که نتونه با ۶ دقیقه یا حداکثر با همون ۶ ساعت استارت تغییر یا یه شروع دوباره رو بزنه، هیچوقت هم به اون ۳۶۵ روز نمی‌رسه. متاسفانه فقط یه جَوه و خیلی زودم می‌پره. ولی تو اون ۶ دقیقه فرصت فِس‌فِس کردن نداری، نیاز به کاغذ و خودکار و هزار و یک شب نداری! باید یه راست بری خِر اصل کاری رو بچسبی. چون فرداش بازم دیره. انقدر دیره که حالا کوووو تا فردا، پس فردا و پس اون فردا و... اصل کاریه که قالش کنده شد حالا ۳۶۵دقیقه وقت داری براش آماده بشی و به اندازه ۳۶۵ سااااعت گرم کنی و...

منتظر چی‌ایم؟ منتظر کی اصلا؟ یکی از یه جایی بیاد، یه اتفاقی از یه گوشه‌ای بیفته، یه سال بره و بعدی بیاد تا من دو قدم برم جلو؟ خب حداقل این فکرو بنداز دور، پاتو بنداز رو پات بیخیال این چرت‌ و پرتا شو! اصلا تغییر چی هست؟ من که زندگیمو می‌کنم. ولی به هوای تغییر و یه حرکت ماهرانه، انرژی و فسفرامو بی‌خود نمی‌سوزونم.

خلاصه!
سالتون که هیچی...
امیدوارم این بار اون دقیقه‌ها براتون کار کنن و ساعتارو نکُشین.

زندگی خوشگله ها... زشت نباشیم.

می‌نویسهتبریک سال نو
زردآبیِ بنفش نشده.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید