این مقاله برگرفته از انشایی در فضای وپ است : وپ: صحت تقویم جلالی
قبل از هر چیز، خوب است با برخی مفاهیم اصلی در گاهشماری آشنا بشویم.
هدف یک گاهشمار آن است که اندازهٔ یک سال را بتواند به دقیقترین شکل ممکن بر حسب روز، ساعت، دقیقه و ثانیه محاسبه کند. دو تعریف از سال در طول زمان بسیار رایج بودهاند: سال اعتدالی و سال قمری.
بین روشهای گاهشماری برای سال اعتدالی، گاهشمار جلالی را دقیقترین میدانند. این گاهشمار حوالی سال ۱۰۷۰ میلادی عملاً برای اولین بار به کار گرفته شد. از اولین کارهایی که در آن زمان شد این بود که خطایی که در گاهشمار قبلی (موسوم به گاهشمار یزدگردی) بود و باعث شده بود اول فروردین با اعتدال بهاری حدود ۱۸ روز اختلاف پیدا کند را اصلاح کردند و ۱ فروردین را با اعتدال بهاری (نوروز) مطابقت دادند. با این حال، گاهشمار جلالی کماکان مبنای تقویم رسمی ایران نبود؛ تنها از سال ۱۲۸۹ هجری خورشیدی بود که این گاهشمار عملاً مبنای محاسبهٔ تاریخ در ایران شد و از سال ۱۳۰۴، همان سالی که رضاشاه به سلطنت رسید، با تصویب در مجلس شورای ملی، این تقویم رسماً مبنای محاسبهٔ تاریخ در ایران شد (تحت عنوان تقویم هجری خورشیدی).
نخست آن که تقویم خورشیدی تا پیش از ۱۲۸۹ کاربرد فراگیر نداشت و به لحاظ قانونی هم تا پیش از ۱۳۰۴ رسمیت نداشت. در نتیجه اعمال قواعد آن به طور گذشتهنگر برای تاریخهای پیش از این زمان، کاری است عبث چون درست یا غلط بودن آن قابل اثبات یا رد نیست (چون هیچ سند رسمی در این باره نداریم). تا پیش از سال ۱۳۰۴ تقریباً همهٔ سالها دست کم یک ماه ۳۲ روزه داشتند. به همین دلیل، همهٔ الگوریتمهایی که طول فعلی ماهها را پیش فرض قرارمیدهند نتایج غلطی برای سال ۱۳۰۳ شمسی و سالهای قبل از آن ارائه میدهند.
دوم آن که تقویم هجری خورشیدی (مصوب ۱۳۰۴)، فقط براساس گاهشمار جلالی نیست! مثلاً این که (همچنان که از اسمش بر میآید)، سال ۱ را با هجرت پیامبر اسلام مطابقت میدهد (و بدیهی است که این را بر اساس تقویم قمری انجام میدهد) در حالی که محاسبات گاهشمار جلالی اصلاً کاری به این که سال ۱ کجا باشد ندارد و فقط فاصلهٔ بین نوروزها را حساب میکند.
سوم آن که در تقویم هجری خورشیدی، اول زمان اعتدال بهاری با کمک گاهشمار جلالی محاسبه میشود، بعد این زمان با ساعت ۱۲:۰۰:۰۰ ظهر مقایسه میشود؛ اگر اعتدال بهاری قبل از دوازده ظهر رخ بدهد، آن روز اول فروردین دانسته میشود و اگر پس از دوازده ظهر باشد آن روز، روز آخر اسفند دانسته میشود و اول فروردین به روز بعد منتقل میشود. این خودش دو مشکل ایجاد میکند:
چهارم، محاسبات گاهشمار جلالی فرض را بر این میگذارد که طول یک سال (یعنی مدت زمان بین دو عبور پیاپی زمین از اعتدال بهاری) مقداری است ثابت. امروز با پیشرفت علم فیزیک و نجوم میدانیم که این اشتباه است؛ سرعت حرکت زمین به دور خودش مدام در حال کند شدن است (تحت تأثیر جاذبهٔ ماه) ولی سرعت گردش زمین به دور خورشید چنین تغییری را تجربه نمیکند. همچنان که بالاتر گفته شد، گاهشمار جلالی سعی میکند طول سال را بر حسب روز و ساعت و دقیقه و ثانیه حساب کند. اگر تعریف ثانیه، تعریف قدیمی باشد (یعنی یک ۸۶٬۴۰۰ ام طول شبانهروز) در آن صورت چون شبانهروز در حال طولانی شدن است پس طول هر ثانیه هم به تدریج زیاد میشود، ولی گاهشمار جلالی این را در محاسباتش اصلاح نمیکند. اگر هم تعریف ثانیه را بر اساس تعریف علمی جدید در نظر بگیریم (یعنی مدت زمانی که اتم سزیم-۱۳۳ در حالت پایه ۹٬۱۹۲٬۶۳۱٬۷۷۰ بار نوسان میکند) در این صورت مقدار ثانیه همیشه ثابت است اما طول «شبانهروز» بر حسب ثانیه تدریجاً در حال زیاد شدن است. این روش دوم، برای اصلاح گاهشماری میلادی کاربرد دارد و بر اساس آن هر چند سال یکبار یک ثانیه کبیسه به تقویم میلادی اضافه میکنند؛ مشابه این امر برای گاهشمار جلالی یا تقویم هجری خورشیدی رخ نمیدهد و آن را نسبت به تقویم میلادیِ امروزی، دارای خطا میکند. این خطا ممکن است بسیار کوچک به نظر برسد (در ۴۶ سال گذشته، ۲۷ بار ثانیهٔ کبیسه به تقویم اضافه شده) اما باید توجه کرد که اگر زمان نوروز به ساعت ۱۲:۰۰:۰۰ خیلی نزدیک باشد، جابهجایی در حد چند ثانیه میتواند کبیسه بودن یا نبودن سال در گاهشمار جلالی را تغییر بدهد.
غیر از اشکالات بالا، یک سری اشکالات هم دربارهٔ تبدیل تاریخ وجود دارد؛ برای تبدیل تاریخ (مثلاً از میلادی به شمسی)، هر دو طرفِ تبدیل باید به طور درست قابل محاسبه باشند. نه فقط الگوریتمهای محاسبهٔ تقویم جلالی (همچنان که بالاتر ذکر شد) اشکالاتی دارند، که الگوریتمهای مربوط به تقویم میلادی و قمری هم مشکلاتی از این دست داشتهاند (نمونهاش این که در گاهشماری میلادی هم تا سال ۱۵۸۲ خطای محاسبه وجود داشت و در این سال ۱۰ روز از تقویم کلاً حذف شد!) در نتیجه هر گونه تبدیلی از یک تاریخ به تاریخ دیگر، خالی از اشکال نخواهد بود.
مثال کلاسیک این قضیه، تاریخ رویداد عاشورا است. این رویداد به تقویم قمری، در ۱۰ محرم ۶۱ هجری رخداد دادهاست و بنا بر روایات، این روز در گرمای تابستان بودهاست. استفاده از الگوریتمهای تبدیل تاریخ رایج، این تاریخ را معادل «۲۱ مهر ۵۹» هجری خورشیدی قرار میدهد که در پاییز است. کسی که با مشکلات بالا آشنا نباشد ممکن است از این امر نتیجه بگیرد که روز عاشورا آن قدرها هم گرم نبوده، و نفهمد که محاسباتش به کل میتواند اشتباه باشد.
تقویم هجری خورشیدی و گاهشمار جلالی، مشکلاتی دارند (از جمله وابستگی به این که کدام نصفالنهار را مبدأ قرار بدهیم) که اولاً حلش نیازمند قانونگذاری (به معنی سیاسیاش) است که هنوز انجام نشده، دوم آن که اگر هم انجام بشود احتمالاً فقط در ایران خواهد بود و حمایت سیاسی جهانی بعید است پیدا کند، و دست آخر این که چون به طریق سیاسی حل میشود، قراردادی خواهد بود (یعنی یک راه حل ریاضیِ اثباتی نخواهد بود). همچنین گاهشمار جلالی کند شدن سرعت گردش زمین را در محاسبه وارد نمیکند و برخلاف تقویم میلادیِ رایج، ثانیهٔ کبیسه ندارد و این نیز از دقت آن گاهشمار میکاهد.