خیلی با همدیگه صحبت میکنند!
تا اینجا شاگردانی که داشتم بیشترشون آروم بودند، و جمعیت کلاس کم بود، نهایتا ۲۵ نفر. حالا به مدرسه ای دچار شدم که سه تا معلم عربی داره و جمعیت کلاس ها به ۳۰ نفر میرسه!!! این یک چالش جدیده که بهتره با کمترین تلفات ازش عبور کنم! آروم کردن بچه ها، بهتر بگم گوش دادن بچه ها به درس!
پارسال یک یازده تجربی ۳۵ نفره داشتم که اونها هم شلوغ بودند، از روش داستان گویی استفاده کردم اما بچه فقط موقع داستان ساکت بودند و موقع درس به صحبت جالب خودشون ادامه دادند.
امروز روز شلوغی بود، یعنی بچه ها خیلی شلوغ بودند.
قدرت نوشتنم رو از دست دادم، دیگه نوشته هام؛ مثل درسی که معلمش هستم، برای دیگران جذاب نیست!