Miranda
Miranda
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

تابستان‌نویسی

تابستان را باید نوشت. اصلا همه‌ی فصل‌ها را باید نوشت ! باید زندگی و فصل‌هایش را بنویسیم و بِکِشیم و قاب کنیم روی دیوارِ جهان..

تابستان‌نویسی هم سبکی فوق‌العاده است برای خودش! اینطور نیست؟

تابستان گرم و دوست‌داشتنی‌ست ، محکم بغلت می‌کند و آنقدر تو را به خودش می‌چسباند که حسابی گرمت شود.

تابستان مزه‌ی بستنی‌قیفی می‌دهد و بوی گل . بوی گل‌هایی که تابستان‌هنگام گل می‌دهند . بوی پیچ‌امین‌الدوله؛ البته فکرکنم این یکی در بهار هم گل می‌دهد.

تابستان بهترین فصل برای تاب‌بازی‌ست. از من نپرسید چرا . بعضی‌چیزها دلیل ندارند.

تابستان با وجود گرمای از جهنم بدترش(قبول دارم کمی اغراق است) _که دست‌کم با کولر و پنکه حل می‌شود_فصل خوبی برای خیال‌بافی‌ست.

تابستان گرم و دوست‌داشتنی‌ست..

شهریور را خیلی دوستش دارم ، نمی‌دانم چرا . یادم است در اولین دوشنبه‌ی شهریور، کلاغی بالای درخت دیدم .

کله‌اش سیاه بود با چشمانِ ریزی که موشکافانه به دوروبر نگاه می‌کردند و نوک نارنجی‌رنگ. تنش هم خاکستری_بی‌احساس‌ترین رنگِ خاکستری‎‌ای که در عمرم دیده بودم.

بال‌هایش مثل کله‌اش سیاه بود و دم کشیده‌اش هم. یک‌طوری قارقار می‌کرد که انگار زیباترین صدا را دارد؛ با غرور. ولی وقتی که من را دید قارقارش بیشتر یک تهدید بود .

همیشه تهِ تهِ دلم بعد از گربه یک کلاغ می‌‌خواستم ؛ می‌توانستم یکی از خیابان گیر بیاورم ، کسی کاری به من نداشت . مشکل آنجا بود که دوست نداشتم با دستان خودم آزادیِ کلاغ بیچاره را بگیرم . گرفتنِ آزادی از کسی از قتل هم بدتر است!

ولی الان که فکر می‌کنم ، قارقارِ کلاغ هشدار بود . هشداری که می‌گفت پاییز نزدیک است. چیز زیادی به پاییز نمانده و من در آخرین روزهای تابستان ، تابستان‌نویسی می‌کنم!

دلم می‌خواهد که شهریور مثل پنیرپیتزا کش بیاید و بگذارد از اولین و آخرین و تنهاترین تابستانِ سال 1402 لذت ببرم. ولی چه کنم که روزها مثل ابرهای توی آسمان زود می‌گذرند .

تابستان رو به اتمام است و این وحشتی بزرگ برای دانش‌آموزان و شوخی کوچکی برای دانشجویان است .

آخرین روزهای تابستانتان همچون لازانیایی خوشمزه باد!


ممنون که وقت گذاشتین و خوندین:)

تابستانچرت نوشته
یک غریبه؛ وقتی که ماه آنجا بود و تماشا می‌کرد. | Intp-A | https://t.me/song_of_night
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید