ما بر جهان حکمرانی می کنیم، چرا که ما قوانینی (کدهایی) را می نویسیم که موجب می شوند جهان به حیات خود ادامه دهد. هیچ چیز در جامعه امروزین بدون حضور و تصور نرم افزار ممکن نیست. به راستی هیچ چیز...
جهانی را تصور کنید که نرم افزار در آن حضور نداشته باشد. تلفن ها زنگ نخواهند خورد. ماشین ها کار نخواهند کرد. هواپیماها پرواز نخواهند کرد. کشتی ها حرکت نخواهند کرد. چرخ اقتصاد متلاشی خواهد شد و دیگر پولی دست به دست نخواهد شد. برقی تولید نخواهد شد. انسان ها در پیدا کردن مسیر ها درمانده خواهند شد. هیچ موشکی پرتاب نخواهد شد و هیچ بمبی منفجر نخواهد شد. پیشرفت های علمی، رشد و توسعه در همه زمینه ها متوقف خواهد شد و در یک کلام جهان بدون نرم افزار به حالتی بدوی بازخواهد گشت.
ما بر جهان حکمرانی می کنیم در حالی که هنوز این موضوع را درک نکرده ایم. حتی جهان هنوز این موضوع را به تمامی درک نکرده که حیات اش به نرم افزار و مهارت ما گره خورده و به آنها تا سر حد مرگ وابسته شده است. آن ها به زودی خواهند فهمید که چه قدرت مهیب و ترسناکی در دستان ما قرار گرفته و چه مسئولیت های سنگین و مهمی را بر دوش ما گذاشته اند. چیزی نمانده که این حقیقت در تمدن ما طلوع کند که همه چیز در دستان ماست، به راستی همه چیز....
همراه با هر قدرت عظیمی، مسئولیت سنگینی بر دوش آدمی گزارده می شود. حد و مرز این مسئولیت چیست؟ ما در برابر چه چیز و چگونه مسئول هستیم؟ البته ما هیچگاه صدمه و ضرری عمدی و آگاهانه به جامعه انسانی نخواهیم زد. اما آیا نباید به مانند جامعه پزشکان و باقی اصناف مهم، سوگندنامه ای اخلاقی داشته باشیم که بر سر آن توافق کرده باشیم؟
(رابرت مارتین، عمو باب)
ترجمه ای آزاد
http://blog.cleancoder.com/uncle-bob/2014/11/15/WeRuleTheWorld.html