
و یک جمعهی دیگر هم گذشت...
کاش میشد رنگ و بویی دیگر داشت و برایم توالی ساعتها را تداعی نمیکرد؛من از گذر ثانیهها میترسم.از گذر تکراری ثانیهها که دردی را برایم دوا نمیکنند و فقط بار اندوهم را بیشتر میکنند.
دلم میخواهد یکی از جمعهها خستگی را از تنم بیرون کند؛بوی قهوهی داغ بدهد و رنگ آرامش را در تمام فضای خانهام بپاشد.☕️🪴
-این سطرها از اعماق من برخاستهاند و زادهی زیستِ درونیِ مناند.
نه اقتباس، نه تکرار | 𝒫𝒶𝓇𝒾𝒶 𝑀𝑜𝑔ℎ𝒶𝒹𝒶𝓂🕊