وقتی شک دارید که نامزد یا همسرتان دیگر به شما علاقه دارد، این میتواند یک اتفاق دردناک و ناراحتکننده باشد. می تواند ادامه ازدواج شما را زیر سوال ببرد و باعث میشود احتمال از دست دادن شریک زندگیتان را در نظر بگیرید.
برای تعیین اینکه آیا همسرتان احساس خود را نسبت به شما از دست داده است یا خیر، ما به بررسی علائم احتمالی میپردازیم که میتواند نشان دهندۀ این تغییر باشد. از آنجایی که احساسات قابل نجات هستند، اقدامات لازم برای بازگرداندن این عشق و رابطه با همسرتان را نیز بررسی خواهیم کرد.
بعد از مدتی که از ارتباط شما گذشت، شما به عنوان یک فرد، شناخت عمیق و دیدگاه منحصر به فردی نسبت به رفتار و تمایلات همسرتان دارید. این باعث میشود که شما از تغییراتی که ممکن است تجربه کند، به خصوص در مورد رابطه با شما آگاه میکند.
این تغییرات را ممکن است مشاهده کنید که میتواند نشان دهد همسرتان دیگر شما را دوست ندارد:
زوجها زمانی که در ارتباط با کیفیت بالا شرکت میکنند، رضایت بیشتری را از شریک زندگی خود گزارش میکنند. یکی از اولین نشانههایی که نشان میدهد عشق و توجه همسرتان در حال کاهش است، تغییر در ارتباطات است.
مثلاً جایی که در گذشته، طبیعی بود که با همدیگر در مورد فعالیتهای روز صحبت کنید، یا روزی چند بار با یکدیگر تماس تلفنی داشتید، دیگر وجود ندارد و جای آن سکوت فزاینده بین شما و او حکمفرما شده است!
وقتی متوجه میشوید که بیشتر و بیشتر در مورد فعالیت های روزانه همسرتان، برنامه، یا حتی احساس او نسبت به شما و ازدواجتان بیاطلاعید، این میتواند نشان دهندۀ تغییر در احساسات او باشد.
برای اینکه ازدواج به نتیجه برسد، باید فداکاریهای خاصی انجام داد. گاهی اوقات، این به این معنی است که تعطیلات آخر هفته را در رختخواب رها کنید زیرا شریک زندگی شما میخواهد از موزههای شهر بازدید کند. در مواقع دیگر، این میتواند به معنای داشتن مکالمات دشوار باشد، زیرا شما به اندازه کافی به رابطه اهمیت می دهید تا در مورد مشکلاتتان صحبت کنید.
اگر همسرتان دائماً درخواست شما را برای گذراندن وقت با هم رد میکند، یا به شما میگوید که چگونه قبلاً برنامهریزی کرده است، یا برای فعالیتهای زوجی خیلی خسته است، ممکن است برای شما ناراحت کننده باشد. این همچنین ممکن است نشانۀ اولیهای باشد که علایق او جای دیگری است.
در هر رابطهای، مشاجره منظم میتواند خستهکننده باشد. این امر در ازدواج آشکارتر است. قرار گرفتن در طرف مقابل به عنوان فردی که همسرتان با او دعوا میکند میتواند فرساینده باشد.
اما بیشتر از اینکه یک موقعیت استرس زا باشد، دعوای مداوم به عنوان عامل اصلی طلاق شناخته شده است. وقتی شما و همسرتان نمیتوانید به طور منظم چشم در چشم هم بدوزید و با یکدیگر گفتگوی درست و موثر داشته باشید و این دعواها با وجود تمام تلاش شما ادامه می یابد، میتواند نشانۀ دیگری از تغییر محبت او باشد.
جالب است بدانید بدتر از دعوای مداوم، سکوت مطلق در هنگام بروز اختلاف است. وقتی همسرتان دیگر علاقهای به درگیر شدن با چیزی که در حالت عادی باعث دعوا میشد نیست، و در عوض با هر تصمیمی که شما تصمیم میگیرید راضی است، همیشه به این معنی نیست که او سعی میکند از درگیری اجتناب کند.
گاهی اوقات، این میتواند بیعلاقگی فزاینده او را نسبت به شما و ارتباط با شما آشکار کند.
برنامههای بدون شما، موفقیتهایی که او با شما در میان نمیگذارد، جستجوی دائمی برای فرصتها در مکانها، محلهها یا شهرهای مختلف بدون همراهی شما - همۀ اینها ممکن است نشان دهند که همسرتان در حال نقشهکشی زندگی بدون حضور شما در آن است.
وقتی زوجها رابطه جنسی مکرر دارند، مخصوصاً رابطه جنسی مکرر و لذتبخش. این می تواند تا حد زیادی رضایت رابطه را بهبود بخشد.
اگر همسرتان نسبت به ارتباط جنسی شما بی تفاوتی فزایندهای نشان می دهد، یا اگر به نظر میرسد رابطۀ جنسی فقط به درخواست شما انجام میشود، میتواند نشان دهد که احساسات او نسبت به ارتباط با شما تغییراتی کرده است.
در همین رابطه بخونید: کاهش میل جنسی زنان! چرایی و درمان
اگر مشکوک هستید یا مطمئن هستید که همسرتان رابطه خارج از ازدواج دارد، این میتواند نشان، بسیار واضحی باشد که او دیگر شما را دوست ندارد یا از رابطه شما ناراضی است.
خیانت یکی از دلایل اصلی طلاق و یکی از دردناکترین اتفاقات در هر رابطه است.
درک این موضوع که همسرتان دیگر شما را دوست ندارد می تواند ناامیدکننده باشد. این کشف میتواند برای شما آیندۀ زندگی مشترک را با او بعید به نظر برساند، اما لازم نیست اینطور باشد.
گاهی این موقعیت دردناک برای ازدواجهایی که بر پایه عشق ایجاد شدهاند، میتواند فرصتی برای کشف دوبارۀ عشق باشد.
در هنگامی که مشکوک هستید که همسرتان احساسات خود را نسبت به شما تغییر داده است، اقداماتی وجود دارد که میتوانید انجام دهید. در ادامه تعدادی از آنها را آوردهام:
قبل از هر گونه فرضی در مورد تغییر نگرش همسرتان، یک حرکت مهم که باید انجام دهید این است که بفهمید چگونه در ازدواج عمل کردهاید.
شاید شما نتوانستهاید دوره پراسترسی را که همسرتان در محل کار تجربه میکند را درک کنید، یا شاید دوری او راهی برای نشان دادن نارضایتی از کاری باشد که انجام داده اید.
یا این احتمال وجود دارد که هر دوی شما، حضور ابدی یکدیگر را بدیهی فرض کردهاید و تلاش لازم برای نگهداری از یک رابطۀ طولانی مدت و با کیفیت را فراموش کرده باشید.
همه این موارد میتواند گامهای بعدی را برای تغییر احتمالی نگرش همسرتان نشان دهد.
برای پی بردن به تغییراتی که ممکن است در همسرتان مشاهده کرده باشید، صرفاً پرسیدن اینکه اشتباهات کجاست؟ میتواند مؤثر باشد.
این سوال باید در یک محیط آرام پرسیده شود، جایی که او احساس راحتی کند تا هر چیزی که در ذهنش است را با شما درمان بگذارد. یادتان باشد در حالی که باید از اتهام زدن پرهیز کنید، باید به صورت درست و موثر تمام رفتارها و تحولاتی که منجر به پرسیدن سوال شما شده است را به او بگوئید.
با حفظ خونسردی، باید به او زمان کافی داده شود تا صحبت کند و احساسات خود را قبل از مشارکت در بحث بیان کند.
در حالی که با همسرتان صحبت می کنید، مهم است که او از احساسات تغییرناپذیر شما نسبت به او آگاه باشد. به او اطمینان دهید که مایلید بر روی هر مشکلی که ممکن است ازدواج شما با آن روبرو باشد کار کنید. این نشان میدهد که او یک شریک قابل اعتماد و باگذشت دارد.
یادآوری عشق شما می تواند به عنوان یک فشار ملایم برای او باشد تا برای بهبود رابطه تلاش کند.
در برخی موارد، لازم است یک متخصص زوجدرمانی در مورد تغییرات در رابطه شما راهنمایی کند. شرکت در جلسات مشاوره با هم میتواند به گذر از فاصله رو به رشد، ارتباطات ضعیف و حتی درد خیانت در رابطه کمک کند.
در این مقاله با زوجدرمانی آشنا بشید
اگرچه ممکن است پذیرش آن دردناک باشد، اما زمانی فرا میرسد که ذخیرۀ عاطفی شما تمام میشود و احساسات از نقطه پسانداز عبور میکنند. اگر با وجود صحبتهای صادقانه و مشاوره حرفهای، به نظر میرسد احساسات همسرتان ثابت مانده است، ممکن است زمان آن فرا رسیده باشد که تصمیم جدی بگیرید و فرآیند جدایی را آغاز کنید.
در این مرحله، شادی و رفاه شما باید در اولویت باشد. تکیه بر دوستان و خانواده و همچنین مراجعه به یک درمانگر می تواند به مدیریت این انتقال دردناک کمک کند.
این متن ترجمهای بود از این مقاله.
محمدجعفر زاهدپور
یک روانشناس