موضوع خیلی ساده است. باید مراقب واژههایتان باشید. واژهها میتوانند دیوار اعتماد را بلند و مستحکم کنند و یا اینکه همه چیز برعکس اتفاق بیفتد.
به شما تکنیک سادهای پیشنهاد میکنم. از این واژهها در محاورههای روزمره خود استفاده کنید و بعد ببینید تا چه حد حس اعتماد را در روابط خود تقویت کردهاید:
با دوستان و همکارانتان صرفا با جمله "حالت چطوره؟" احوالپرسی نکنید. برای لحظهای مکث کنید و جمله خود را بعد از سلام و علیک بر حسب ظاهر همکار یا دوست خود ادامه بدهید.
در این شرایط باید بگویید: "امروز سرحال به نظر میرسی" یا "امروز ناراحت به نظر میرسی" این اظهارات یک رابطه حسی را بین شما و طرف مقابل ایجاد میکند که به تبع آن اعتمادسازی هم صورت میگیرد.
حتی اگر با نظر کسی مخالف هستید اما قبل از اینکه باور او را به چالش بکشید، احترام خودتان را با این جمله نسبت به عقیده وی بیان کنید: "من درک میکنم چی میگی" یا "نظرت برای من قابل احترام است" به این ترتیب شما قبل از ابراز نظر خودتان، از عقیده طرف مقابل به نوعی حمایت کردهاید که همین مساله، جو صمیمی و قابل اعتمادی را ایجاد میکند.
ضمن اینکه اگر انتقادی به نظر طرف مقابل داشته باشید، او این نقد را یک غرضورزی تصور نمیکند.
وقتی قرار است عقیده تان را با دیگران در میان بگذارید از واژه درست و البته بسیار سادهای استفاده کنید. وقتی میخواهید ابراز عقیده کنید باید از واژههایی استفاده کنید که نشان دهد شما ضمن پذیرش نظر دیگران، می خواهید نظر جدیدی را به اظهارات آنها اضافه کنید.
پس در این شرایط بهتر است یکی از دو اصطلاح را به کار ببرید " به نظرم " یا " پیشنهاد دیگهای هم که میشه کرد" هر دوی این اصطلاحات خیلی بیشتر از اصطلاح "من میگم باید..." جواب میدهند. چون شما در عین اینکه خودتان هستید، خودتان را از بقیه جدا نکردهاید و در تقابل با آنها قرار نگرفتهاید بلکه واژهها میگویند شما قصد تعامل دارید.
پیشنهاد میکنم این نوشته را هم بخونید:
6 توصیه برای ارتباط موثر با کسانی که دوستشان نداریم!
وقتی قرار است درباره موفقیت کسی یا پیشرفت موضوعی با دیگران گفتگو داشته باشید اجازه بدهید آنها هم تعریف خودشان را منطبق بر معیارهایشان از موفقیت ارائه بدهند. قضاوت کردن شما دربارۀ این مسئله در همان ابتدای ماجرا سبب میشود طرف مقابل سکوت کند و اطلاعات کمتری در اختیارتان بگذارد.
پس در همان ابتدا با این سوال شروع کنید "فکر میکنی این کار چطور امکانپذیره؟" اما اگر شما این سوال را بعد از اعلام نظر خودتان مطرح کنید در واقع طرف مقابل را در موضع دفاعی در برابر خودتان قرار دادهاید!
تحقیقات ژورنال روانشناسی اجتماعی نشان داده است وقتی افراد بابت موضوع ناخوشایندی که بابت آن تقصیری نداشتهاند عذرخواهی میکنند، اعتماد بین طرفین خیلی سریعتر شکل میگیرد.
این عذرخواهی خیلی بیشتر از یک اظهار نظر مرسوم میتواند در ساختن روابط محکم و اعتماد بین دو دوست و همکار مثمر ثمر واقع شود.
حتماً بخونید:
به این 4 روش عذرخواهی نکن!
شاید تصورتان این باشد که اشتباهات میتواند اعتبار شما را از بین ببرد. اما این را هم بدانید که پذیرفتن نقطه ضعفها میتواند اعتماد در روابط شما را مستحکمتر کند. مردمی که قبول دارند کامل نیستند خیلی بیشتر برای دیگران جذاب خواهند بود تا آن دسته افرادی که داعیه کامل بودن دارند.
شاید در ابتدا پذیرش اشتباه کار سختی باشد اما اگر این موضوع را بپذیرید و تکرار کنید، عادت خواهید کرد که وقتی مقصر هستید اعلام کنید : "تقصیر من بود" همین سه کلمه میتواند آبی بر آتش بیاعتمادی در روابط شما باشد.
وقتی از کسی کمک میخواهید، حتی اگر در انجام کاری تبحر کافی داشته باشید، نشان میدهد که به طرف مقابلتان اعتماد کردهاید و برای او ارزش قائل هستید.
برای کمک خواستن از دیگران هراس نداشته باشید. این نشان دهندۀ پالس مثبت شما برای اعتماد سازی است نه ضعف شما.
بعد از اینکه از افراد درخواست همکاری کردید، اجازه بدهید آنها خودشان کاری را که به ایشان محول شده تحت کنترل داشته باشند. آنها را زیر ذره بین انتقاد قرار ندهید. اجازه بدهید برنامههایی را که ترسیم کردهاند مطرح کنند.
فقط کافیست به آنها بگویید : "من روال تو رو قبول دارم" و اگر از نظر شما نقصی وجود داشت این طور ادامه بدهید: "با این حال پیشنهاد دیگری هم هست..."
میبینید تنها با تغییر واژهها و جملات، چه اتفاقاتی در رابطه و زندگی میافتد؟!
واژهها را دست کم نگیرید...
محمدجعفر زاهدپور
یک روانشناس