شعله امتیاز
شعله امتیاز
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

حجم سبز

من چه سبزم امروز

و چه اندازه تنم هوشیار است

نکند اندوهی، سر رسد از پس کوه...

چه کسی پشت درختان است؟

هیچ، می‌چرخد گاوی در کرت

ظهر تابستان است.

سایه‌ها می‌دانند، که چه تابستانی است.

سایه‌هایی بی‌لک،

گوشهٔ‌ی روشن و پاک،

کودکان احساس! جای بازی این‌جاست.

زندگی خالی نیست:

مهربانی هست، سیب هست، ایمان هست.

آری

تا شقایق هست، زندگی باید کرد.

«در دل من چیزی است، مثل یک بیشه نور، مثل خواب دم صبح

و چنان بی‌تابم، که دلم می‌خواهد

بدوم تا ته دشت، بروم تا سر کوه.

دورها آوایی است، که مرا می‌خواند.»

یه برنامه‌نویس خسته
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید