محمد لطف علی نژاد
محمد لطف علی نژاد
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

شمایید و جهانی ناهمگون

شبی میروم از یادت/آن شب رفته ام از دنیا

شمایید و یک یادگاری/که آن هم پوسیده است حالا

شبی میروم از دنیا/غذایی لذیذ از آن کرمها

شما مانده و جهانی ناهمگون/تیرو طوفانش فراوون

نه مادری بیاد فرزندش/نه فرزندی بدنبال مهر او

شبی میرم که دیگر غم نبینم/قرار شده ک از این پس درد نبینم

تا هستیَم هست زیبایی و بخت است/آن وقت هم روم درسیست

یا دنیا دوباره در جهل است

یا پایانش همان وقت است

لعنت به این دل افسرده، غمگین و خسته و آزرده

که با این همه بدی و دردمندی باز هم دعا برای قومش خوانده

دنیاقیامتدرستجربهظهور
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید