اصولا تشخیص گذاري در خدمات روان شناختي نقش بسيار بسیار هاِئز اهمیتي دارد.
اگر درمانگری میخواهد درمان شفابخش و موثر داشته باشد، پیش از آنکه بر تکنیکهای درمانی خاص مسلط باشد، باید مراجع خویش را بفهمد. حال بدیهی است که نمیتوان به بهترین شیوه درمانی برای یک فرد دست پیدا کرد، مگر آنکه ذهنیت یگانه و فردی وی را درک کنیم. اين در حاليست که آنچه به یک مراجع کمک میکند، میتواند به دیگری آسیب برساند، حتی اگر مشکلات بیان شده هر دو نفر ظاهراً با هم شبیه باشند.
به هر روي، تکنیک در یک جهان معقول از درک شخصیت و آسیبشناسی روانی حاصل میآید، نه از ترجیحات فنی درمانگر.